محمدصادق طارق
باز هم در آستانهی سالروز ششم جدی قرار داریم، روزی که کشور ما مورد اشغال قشون سرخ شوروی قرار گرفت، روزی که نایبالسلطنهی قبلی کشور با جمعی از اعضای حزب و دولت در بیهوشی پس از غذای مسموم شده به سر میبرد و از اریکهی قدرت انداخته شد، روزی که شاه شجاع دیگری با شعار و دثار تازهای اورنگ قدرت را تسخیر نمود، نویسندگان و همکاران محترم آنچه را در این موضوع لازم دیدهاند ابلاغ کردهاند، کفایت خواهد کرد که بگویم: “فرا رسیدن سالروز ششم جدی سال جاری با سالهای گذشته متفاوت است چون ما پس از شکست دادن به رقیب شوروی (آمریکا)، کشور خود را از اشغال تمام ابر قدرتهای جهان آزاد نموده و به تازهگی یوغ استبداد آنان را تکه تکه کردیم” پس من به یاد تاریخی که در کشور عزیز ما افغانستان بار دیگر به شکل دیگری با شکست دادن آمریکا تکرار گردید، مینویسم و به همین دلیل لازم دیدم به برخی از تشابهات دو اشغال مستبدانهی اشغالگران بپردازم که:
• در طول هر دو اشغال مستبدانهی مستکبران جهان، هزاران انسانهای بیدفاع میهن عزیز ما به خاک و خون خفته و در این راه آواره شدند.
• در دو اشغال پیهم روس و آمریکا هزاران خانهها، باغها و راغها، پلها و پلچکها، مکتبها و مدرسهها، مسجدها و خانقاهها، دشتها و دمنهای کشور عزیز ما به بمباردمانهای هوایی و زمینی بسته و نابود شدند.
• در این دو اشغال ظالمانهی اشغالگران، میلیونها هموطنان عزیز ما در کشورهای گوناگون جهان سرگردان گشته و تا امروز به اسم “مهاجران افغان” بیخانمان اند؛ نه از نعمت ماندن در وطن مستفید شدند و نه از لذت پیشرفتهای کشورهای بیگانهگان بهره بردند!.
• در درازنای تهاجم دو ابرقدرت جهان، هزاران مادران و خواهران کشور ما به خاطر از دست دادن فرزندان و همسران خویش اشک ریختند و چهبسی خواهرانی که تا هنوز امید بازگشت برادران گمگشتهی خویش را دارند!
• اشغال کشور ما از کودکانی حکایت میکند که به خاطر از دست دادن پدران، مادران، برادران و عزیزان شان اشک ریختند، ناله سر دادند، زاری به راه انداختند و معصومیت کودکانهی خودشان را شفیع قرار دادند اما نه گریههای شان شنیده شد و نه به نالههای شان توجه صورت گرفت!.
• کشور عزیز ما در مدت این دو اشغال شاهد بود که هزاران انسانهای بیدفاع در زیر شکنجههای بیرحمانهی اشغالگران خارجی و همپیمانان داخلی شان بدون هیچ نوع جرم و جنایتی یا جان باختند و یا با رنجهای فراوان از سلولهای تاریک و تکفردی پلچرخی، باگرام و گوانتانامو سر کشیده و در همانجا پیر شدند.
• در درازنای تهاجم دو ابرقدرت جهان، هزاران هموطن ما به اسم تروریستها در داخل کشور خودشان با پهبادهای اشغالگران خارجی زخمی گشته و تا امروز از نعمت چشمها، دستها، پاها و ناحیههای متفاوت بدن محروم ماندند.
• اما در طول هر دو اشغال، هموطنان عزیز ما با کمال جرئت و شجاعت کفن پوشیده و به نام “مجاهدین یا طالبان” در راه استقلال افغانستان جانهای شان را فدا ساختند. ارواحشان خشنود باد!
• حقا که این عزیزان دلاورانه به خاطر نفاذ و نفوذ شریعت ناب اسلامی، تحقق استقلال افغانستان و تامین آزادی و عدالت اجتماعی تا پای جان رزمیدند!
• در نتیجه، خداوند متعال هر دو ابرقدرتهای جهان را بعد از جاننثاریها و قربانیهای ملت غیور ما شکست داده و ما را موفق و کامیاب ساخت.
• پیروزی ملت خویش را به تمام ملت تهنیت عرض میدارم؛ خداوند متعال ما را در عرصههای سیاسی، فکری، فرهنگی و اجتماعی توفیق دهد. آمین