رزیابی شرعی تبلیغات و انتقادات داعش/خوارج علیه امارت اسلامی! بخش دهم

مولوی احمد علی

بیانات و مواضع سلف و ائمه‌ی معتبر اهل سنت و الجماعت در مورد کمک و همکاری با کفار علیه مسلمانان یا به اصطلاح مظاهرة علی المسلمین:

• امام اهل سنت ابومنصور ماتریدی رحمه‌الله:

امام اهل سنت ابومنصور ماتریدی رحمه‌الله در تفسیر خود به‌نام تأویلات اهل سنت، جلد ۹ صفحه ۶۰۸ ذیل این آیه [يٰۤاَيُّهَا الَّذِيْنَ اٰمَنُوْا لَا تَتَّخِذُوْا عَدُوِّىْ وَعَدُوَّكُمْ اَوْلِيَآءَ] می‌فرماید:

وفي هذه الآية دلالة أن ذلك الذنب الذي ارتكبه ذلك الرجل لم يخرجه من الولاية.
ترجمه: این گناه (کمک یا تجسس به کافران) که مرد مرتکب آن شده است، او را از ولایت مؤمنان خارج نکرد.

لأنه قال: ﴿لَا تَتَّخِذُوْا عَدُوِّىْ وَعَدُوَّكُمْ اَوْلِيَآءَ﴾ ولو كان ذلك الذنب يكفره ويخرجه عن الإيمان لم يكن ذلك الكافر عدوًّا له، بل يكون وليًّا له بقوله: ﴿وَاِنَّ الظّٰلِمِيْنَ بَعْضُهُمْ اَوْلِيَآءُ بَعْضٍ﴾ ولأجل أنه قال: ﴿يٰۤاَيُّهَا الَّذِيْنَ اٰمَنُوْا﴾ سماه مؤمنًا.

ترجمه: زیرا خداوند متعال فرموده است که “دشمن من و دشمن خود را به‌دوستی نگیرید” حالا اگر این گناه موجب کفر فاعل خود می‌شد یا او را از دایره ایمان بیرون می‌نمود، پس کافر نباید دشمن جاسوس می‌بود بلکه دوست او می‌شد، زیرا خداوند متعال می‌فرماید: برخی از ظالمان دوستان برخی دیگر اند؛ به‌همین دلیل است که خداوند متعال او را مؤمن نامیده و او را مؤمن خطاب کرده است.

والدليل على أن ذلك الذنب كان كبيرة: أنه أخبرهم بأن رسول اللَّه – صَلَّى اللَّهُ عَلَيهِ وَسَلَّمَ – جهزهم للقتال، وفيما أخبر: أمر بأن يستعدوا لقتال النبي – صَلَّى اللَّهُ عَلَيهِ وَسَلَّمَ – وحربه. ولا يشكل أن من أمر بقتال رسول الله – صَلَّى اللهُ عَلَيهِ وَسَلَّمَ – كان مرتكب كبيرة، وإذا كان كذلك، وقد أحله اللَّه – تعالى – في جملة المؤمنين بقوله: ﴿يٰۤاَيُّهَا الَّذِيْنَ اٰمَنُوْا لَا تَتَّخِذُوْا عَدُوِّىْ﴾ وبما وصفناه من الدليل – ثبت أن الكبيرة لا تكفره، ولا تغير اسم الإيمان عنه.

ترجمه: اکنون دلیل بر اینکه گناهی را که حاطب رضی‌الله‌عنه مرتکب شده بود، کبیره بود، این‌ست که خود حاطب رضی‌الله‌عنه در این موضوع (که به مشرکین خبر آمادگیری و حمله پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وسلّم را فرستاده بود) به‌معنای دستور دادن آنان برای جنگیدن علیه پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وسلّم می‌باشد.

این موضوع خیلی خوب واضح است که اشکالی ندارد؛ اگر کسی دستور جنگ و قتال علیه رسول خدا را بدهد، مرتکب گناه کبیره شده است اما مرتکب کفر نیست، به‌همین دلیل خداوند متعال او را از مؤمنان شمرده و فرموده است ﴿يٰۤاَيُّهَا الَّذِيْنَ اٰمَنُوْا لَا تَتَّخِذُوْا عَدُوِّىْ﴾ دلیلی که ما آن را بیان نمودیم ثابت ساخت که گناه کبیره مرتکب خود را کافر نمی‌کند و نام اسلام را از او نابود نمی‌کند.
(تفسیر ماتریدی، جلد نهم، صفحه ۶۰۸)

• امام محمد رحمه‌الله:

به‌همین دلیل امام محمد رحمه‌الله در جلد دوم صفحه ۱۴۴ شرح سیر کبیر می‌فرماید: وَلَوْ قَتَلَ مُسْلِمًا كَانَ فِي صَفِّ الْمُشْرِكِينَ يُقَاتِلُ الْمُسْلِمِينَ مَعَهُمْ لَمْ يَكُنْ لَهُ سَلَبُهُ؛ لِأَنَّ هَذَا وَإِنْ كَانَ مُبَاحَ الْقَتْلِ، وَلَكِنَّ سَلَبَهُ لَيْسَ بِغَنِيمَةٍ؛ لِأَنَّهُ مَالُ الْمُسْلِمِ، وَمَالُ الْمُسْلِمِ لَا يَكُونُ غَنِيمَةً لِلْمُسْلِمِينَ بِحَالٍ، كَأَمْوَالِ أَهْلِ الْبَغْيِ. فَإِنْ كَانَ السَّلَبُ الَّذِي عَلَيْهِ لِلْمُشْرِكِينَ أَعَارُوهُ إيَّاهُ فَذَلِكَ لِلَّذِي قَتَلَهُ؛ لِأَنَّ مَا عَلَيْهِ مِنَ السَّلَبِ غَنِيمَةٌ. وَهُوَ مُبَاحُ الْقَتْلِ فِي هَذِهِ الْحَالَةِ، فَيَدْخُلُ فِي تَحْرِيضِ الْإِمَامِ عَلَيْهِ.

ترجمه: اگر مسلمان مجاهدی در صف کافران، مسلمانی را بکشد که در جمع کفار علیه مسلمانان می‌جنگید، استفاده از سلب (وسایل و سلاح) او برای مجاهد جایز نیست زیرا مسلمانی که همکار کفار شود مباح الدم است یعنی کشتن او جایز است زیرا در ردیف آنهاست اما اموال او را نمی‌توان غنیمت کرد، زیرا او مسلمانی بود که یاور کفار است، کافر نیست.

پس این‌ سلب مال مسلمان است و مال مسلمان را تحت هیچ شرایطی نمی‌توان غنیمت کرد، این‌ اموال مثل اموال باغیان است، البته اگر این سلب از کافران باشد و به عنوان عاریت به این بدهند، پس از شخصی است که او را کشته باشد، زیرا سلب در این صورت غنیمت است و این مسلمان مباح‌ الدم که در این وضعیت علیه مسلمانان می‌جنگد و سلاح او از کفار به عاریه گرفته است، تحت تحریض امام داخل می‌شود.

• علامه شامی رحمه‌الله:

همین‌طور علامه شامی رحمه‌الله در صفحه ۱۵۴ جلد چهارم رد المحتار می‌فرماید: نَعَمْ لَوْ قَتَلَ مُسْلِمًا كَانَ يُقَاتِلُ فِي صَفِّهِمْ لَمْ يَكُنْ لَهُ سَلَبُهُ؛ لِأَنَّهُ وَإِنْ كَانَ مُبَاحَ الدَّمِ لَكِنَّ سَلَبَهُ لَيْسَ بِغَنِيمَةٍ كَأَهْلِ الْبَغْيِ إلَّا إذَا كَانَ سَلَبُهُ لِلْمُشْرِكِينَ أَعَارُوهُ إيَّاهُ.

ترجمه: اگر مجاهد مسلمانی را که علیه مسلمانان در صفوف کافران جنگیده بود، کشت، سلب او برای مجاهد جایز نیست، هر چند این مسلمان (در صفوف کافران می‌جنگد) مباح الدم است اما حکم سلب او مانند سلب باغیان است که نمی‌توان به غنیمت برد؛ غنیمت به مالى اطلاق مى‌شود که از کافر گرفته شده است و این فردی که کفار را کمک کرده است مسلمان است نه کافر. البته اگر این سلب مال کافران باشد و به مقتول مسلمان آن را عاریت داده باشد، پس غنیمت است.

همین‌طور در صفحه ۳۰۵ و جلد اول شرح السیر الکبیر آمده است: اگر حربی امان بگیرد و وارد دارالاسلام شود و سپس مسلمانی را عمداً یا سهواً در دارالاسلام بکشد، یا دزدی کند، یا به زور با زن مسلمان یا ذمی زنا کند، یا قطع طریق کند و یا جاسوسی کند؛ عهد او با این اعمال نمی‌شکند. و این سخن را به عنوان دلیل مطرح نموده است که اگر مسلمانی این کارها را انجام دهد، ناقض ایمان او نیست.

وَإِذَا دَخَلَ حَرْبِيٌّ دَارنَا بِأَمَانٍ، فَقَتَلَ مُسْلِمًا عَمْدًا أَوْ خَطَأً، أَوْ قَطَعَ الطَّرِيقَ، أَوْ تَجَسَّسَ أَخْبَارَ الْمُسْلِمِينَ فَبَعَثَ بِهَا إلَى الْمُشْرِكِينَ، أَوْ زَنَى بِمُسْلِمَةٍ أَوْ ذِمِّيَّةٍ كُرْهًا، أَوْ سَرَقَ، فَلَيْسَ يَكُونُ شَيْءٌ مِنْهَا نَقْضًا مِنْهُ لِلْعَهْدِ. إلَّا عَلَى قَوْلِ مَالِكٍ، فَإِنَّهُ يَقُولُ: يَصِيرُ نَاقِضًا لِلْعَهْدِ بِمَا صَنَعَ؛ لِأَنَّهُ حِينَ دَخَلَ إلَيْنَا بِأَمَانٍ فَقَدْ الْتَزَمَ بِأَنْ لَا يَفْعَلَ شَيْئًا مِنْ ذَلِكَ، فَإِذَا فَعَلَهُ كَانَ نَاقِضًا لِلْعَهْدِ بِمُبَاشَرَتِهِ، مِمَّا يُخَالِفُ مُوجِبَ عَقْدِهِ، وَلَوْ لَمْ يَجْعَلْهُ نَاقِضَ الْعَهْدِ بِهَذَا رَجَعَ إلَى الِاسْتِخْفَافِ بِالْمُسْلِمِينَ. وَلَكِنَّا نَقُولُ: لَوْ فَعَلَ الْمُسْلِمُ شَيْئًا مِنْ هَذَا لَيْسَ بِنَاقِضٍ لِإِيمَانِهِ، فَإِذَا فَعَلَهُ الْمُسْتَأْمَنُ لَا يَكُونُ نَاقِضًا لِأَمَانِهِ.

وَالْأَصْلُ فِيهِ حَدِيثُ حَاطِبِ بْنِ أَبِي بَلْتَعَةَ، فَإِنَّهُ كَتَبَ إلَى أَهْلِ مَكَّةَ أَنَّ مُحَمَّدًا يَغْزُوكُمْ فَخُذُوا حِذْرَكُمْ. وَلِذَلِكَ قِصَّةٌ. وَفِيهِ نَزَلَ قَوْله تَعَالَى: ﴿يٰۤاَيُّهَا الَّذِيْنَ اٰمَنُوْا لَا تَتَّخِذُوْا عَدُوِّىْ وَعَدُوَّكُمْ اَوْلِيَآءَ﴾ [الممتحنة: 1]
فَقَدْ سَمَّاهُ اللَّهُ تَعَالَى مُؤْمِنًا مَعَ مَا فَعَلَهُ. وَكَذَلِكَ أَبُو لُبَابَةَ بْنُ عَبْدِ الْمُنْذِرِ حِين اسْتَشَارَهُ بَنُو قُرَيْظَةَ أَنَّهُمْ إنْ نَزَلُوا عَلَى حُكْمِ رَسُولِ اللَّهِ ﷺ مَاذَا يَصْنَعُ بِهِمْ؟ فَأَمَرَّ يَدَهُ عَلَى حَلْقِهِ، يُخْبِرُهُمْ أَنَّهُ يَضْرِبُ أَعْنَاقَهُمْ. وَفِيهِ نَزَلَ قَوْله تَعَالَى: ﴿يٰۤاَيُّهَا الَّذِيْنَ اٰمَنُوْا لَا تَخُوْنُوا اللّٰهَ وَالرَّسُوْلَ﴾ [الأنفال: 27] الْآيَةُ.

فَعَرَفْنَا أَنَّ هَذَا لَا يَكُونُ نَقْضًا لِلْإِيمَانِ مِنْ الْمُسْلِمِ، فَكَذَلِكَ لَا يَكُونُ نَقْضًا لِلْأَمَانِ مِنْ الْمُسْتَأْمَنِ، وَلَكِنَّهُ إنْ قَتَلَ إنْسَانًا عَمْدًا يُقْتَلُ بِهِ قِصَاصًا؛ لِأَنَّهُ الْتَزَمَ حُقُوقَ الْعِبَادِ فِيمَا يَرْجِعُ إلَى الْمُعَامَلَاتِ.

پس در اینجا نیز روشن می‌شود که اگر مسلمانی برای کفار جاسوسی می‌کند، این کار او هرچند یک صورت بسیار کلیدی مناصره و مظاهره است اما ناقض ایمان به‌شمار نمی‌رود.

Exit mobile version