زندگی‌نامه شهید ملانظر محمد (محمد)

شهید ملانظر محمد (محمد) فرزند خیال ‌محمد ساکن قریه حسن‌خیل‌ دره‌ی شهید پرور تنگی از ولسوالی سید آباد ولایت میدان وردگ، که در کنار قائد نظامی -رهبری- گلاب معطر دلاوری، اخلاص، صداقت، وفا و محبت بود.

شهید محمد تقبله‌الله منار بلند تقوی بود که در مقابل استعمار آمریکا نمونه‌ای از اخلاص و جان‌نثاری خود بر جای گذاشت؛ نمونه‌ای که خداوند متعال بهتر می‌داند که این نوع کمالات در وجود کدام بنده نازنین‌اش پیدا شود‌.

در روز بر دشمنان خداوند مانند رعد و برق نازل می‌شد و در چهره‌اش علائم شب‌بیداری که نشانه‌های شگفت‌انگیز جمال و جلال می‌باشند و در چهره‌های اولیای خدا آشکارا می‌شوند، دیده می‌شدند، دردی در دلش بود که خواب‌های آرام را از وی ربوده بود و او را مجبور به طی نمودن مسیر خاردار کرده بود.

خداوند متعال آنقدر به او جرئت داده بود که در برابر هیچ کسی از حق منصرف نمی‌شد، با عزم راسخ از حق دفاع می‌نمود؛ تمام افعال وی بر تقوی‌، تدبیر و اخلاص بنا بودند‌ به‌همین دلیل پیروزی‌های بزرگی به دست می‌آورد، خلاصه اینکه شهید محمد تقبله‌الله مصداق زنده تقوی، اخلاص و شجاعت عصر حاضر بود.

مسئولیت‌های جهادی شهید ملانظر محمد:

وی چندین سال مسئولیت نظامی قطعه خاص ولسوالی سید آباد را بر عهده داشت، در زمان ایفای مسئولیت مذکور جهت محو نمودن داعشی‌های خوارج به ولایت‌های مختلفی از جمله ننگرهار و زابل سفر نمود و خداوند متعال دست‌آوردهای مهمی را نصیب وی گردانید، رزمنده دلیر سنگرهای داغ سینه‌اش را در این راه مقدس در برابر سختی‌ها و رنج‌های زیادی سپر قرار داده بود و در این مدت چندین بار به شدت مجروح شد.

او به قدری مورد تعقیب اشغالگران بود که چندین بار مورد حمله هوایی نیز قرار گرفت اما خداوند متعال هر بار او را نجات می‌داد. با وجود تمام این مشکلات باز هم استقامت خود را از دست نداد و با شجاعت فراوان داعیه برحق خود را ادامه داد.

سفرهای جهادی شهید ملا نظر محمد (محمد) تقبله‌الله علیه داعشی‌های خوارج (کلاب النار)!

محمد تقبله‌الله در دوره مسئولیت خود بار دوم به ولایت ننگرهار سفر نمود که آخرین سفر زندگی طاقت‌فرسایش بود؛ تعداد زیادی از داعشی‌های خوارج را به گودال جهنم رهمنون ساخت و بالآخره در یک حمله تعرضی در حالی‌که رو در رو می‌جنگید به مقام بلند شهادت نائل آمد و به آرمان‌های خود رسید، با رفتنش دل‌های بسیاری شکست و گل‌های زیادی بی‌باغچه شدند.

شهید محمد تقبله‌الله شخصیتی بود که دوستان و دشمنان با رفتن وی عزادار شدند و هنوز هم آرزوی بودنش را دارند. تقبله‌الله!

نحسبه کذلک و الله حسیبه.

خاطره:

بر فراز کوه‌های سپین‌غر برف‌های سفید چادر انداخته بود؛ بر قسمت وسطی‌اش باران‌های شدیدی می‌بارید، قسمت‌های پایین و دامنه‌هایش هوای تازه‌ای داشت، روزهای آخر پاییز بود، دامنه کوه سپین‌غر با حضور جوانان رزمنده ولسوالی‌های آچین، هسکی مینی، دی بلا، توره بوره، خوگیانی، شیرزاد، تنگی هزار نو و سایر جوانانی که درگیر جنگ با خوارج بودند، زیبا شده بود، غذا و تجهیزات آسایش بسیار کم بود، جنگ‌های مسلسل جریان داشت، آثار جنگ‌های خونین در هر جا دیده می‌شد حتی اجساد خوارج نیز در بیشتر جاها افتاده بودند.

رزمندگان با کمال شجاعت جلو می‌رفتند و تمام سختی‌ها را تحمل می‌کردند اما محو و پاک‌سازی خوارج هدف بزرگ شان بود، آرام آرام دوستان به هدف می‌رسیدند؛ هدف فقط در کوه‌های اچین منحصر شد، شب‌های آخر بود برف و باران شدت گرفته بود؛ شبی دوستان در کنار درختان و بوته‌ها مشغول ساختن خندق‌ها بودند، برف نیز می‌بارید و دوستان اجازه روشن کردن آتش را نداشتند. هوا بسیار سرد بود و دوستان اجازه نداشتند همه یک‌جا گردهم بشینند؛ هر دو نفر به خود سرپناهی می‌ساختند و سنگر می‌گرفتند.

علاوه بر این، هواپیمای دشمن به دلیل خراب بودن هوا بسیار پائین در حال پرواز بود، از سوی دیگر سخن فرار خوارج نیز شایع شده بود و دوستان را هوای سرد آنقدر آسیب رسانیده بود که اضافه امکان نداشت؛ به‌هر حال خاطره را کوتاه می‌کنم.

دوستان سنگرهای خود را آماده کردند؛ دو دو نفر در هر سنگر کمین گرفتند، رهبر دوستان سنگرهای شان را از نزدیک می‌بیند و مصروف است؛ پس از مدتی سرما و خواب بر وی غلبه کرد و در سنگر‌ دو تن از دوستانش وارد شد، وقتی وارد شد متوجه شد که یکی از دوستان بستره چریکی خیس را بر خود انداخته و دیگری یک پلاستیکی روی خودش کشیده است و هر دو از سرمای شدید کج شده بودند. به آنها صدا زد: «در وسط خود برای من کمی جا بدهید شاید اندکی گرم شوم» دوستانش به او جای دادند اما وقتی وضعیت را دید که یک دوستش چریکی تر را بر خود انداخته و دیگری پلاستیک را در مخزن آب بر سرش کشیده است دوباره برخواست چادر خیسش را روی سرش پیچاند و شب را تا صبح زیر درختان کنار کوه با بیداری سپری کرد.

آیا می‌دانید که این نمونه صبر، استقامت، عزت، اطاعت و تواضع چه کسی بود؟ او پیشوای دل‌های ما شهید ملا نظر محمد (محمد) تقبله‌الله بود.

عبدالله مسلم
Exit mobile version