اسلام برای پایان دادن به فتنه، گسترش اسلام و اعلای کلمة الله بیش از هر دین دیگری بر قدرت نظامی اصرار دارد. اسلام میگوید در هر حالت وسایل بسازید، اعداد بکنید و آماده باشید تا دشمن بر شما غالب نشود.
علاوه بر این، کفار نیز سعی دارند قدرت نظامی را نسبت به هر چیز دیگری در اولویت قرار دهند. نظریهای به نام لیبرالیسم که اکنون نظریه حاکم در نظام جهانی محسوب میشود و همه کشورها بر اساس اصول این نظریه در حال حرکت به جلو هستند؛ میگوید اگر قدرت داشتید میتوانید زندگی کنید، ورنه جامعه نمونهای از جنگل است که توسط قدرتمندان خورده میشوید. تمام تاکید این نظریه بر کسب، حفظ و توسعه قدرت است.
بر این اساس، چنانکه قدرت به پیروزی و فتح میانجامد، فقدان قدرت نیز به زوال و نابودی میانجامد، یعنی با از بین بردن قدرت نظامی دشمن توانمندیهای علمی، فرهنگی، سیاسی، اقتصادی و … او نیز از بین میرود.
در مقایسه با سایر کشورها، قبایل و گروههای مذهبی ما فوج بسیار عالی داریم؛ با روحیه بسیار بالا و فداکاریهای زیادی میجنگد، زندگی و مرگ در نبرد هر دو را افتخار میداند. بههمین دلیل جهانیان تلاش دارند که جهت تضعیف قدرت نظامی، ما را به چندین گروه تقسیم کنند، جوانان ما را به هدر بدهند و با کشتن رهبران مهم و قوماندانان نظامی به ما آسیب برسانند.
این پروژههای جهانیان را نهضتهای خودخواندهی اسلامی بهپیش میبرند، به عنوان مثال:
تمام تلاش حزبالتحریر اینست که از دعوت به جای قدرت نظامی و جنگ استفاده کند که در اینجا هم نیروی جوانان ضایع میشود و هم به کسانی که از جهاد میترسند، بهانه و حیلهای به دست میرسد. دشمن اگر توسط حزبالتحریر به هدف نرسد از یک گروه تروریستی نیابتی به نام داعش برای همکاری در نابودی توان نظامی امت استفاده میجوید.
داعش با شهید ساختن رهبران مهم، قتل عام به نام جهاد، بیارزش ساختن جهاد در بین امت و در نهایت با درگیر نمودن امت در جنگ داخلی، قدرت ما را از بین میبرد، امت با این فعالیت داعش قوی که نخواهد شد به جای خود؛ حتی نمیتواند توان دفاع از خود را نخواهد یافت و تمام جنبشهای کوچک موجود نیز به دلیل آنها ضعیف خواهند شد.
داعش هرگز این جنبشهای جهادی را شکست نخواهد داد اما برای مدت کوتاهی آنها را مشغول خواهد کرد و دشمن خوشحال خواهد شد. داعش به هر قیمتی که باشد از بین برده میشود اما بهکارگیری موقت جنگجویان، ضایع نمودن جوانان و بدنام ساختن جهاد کار زشت است.