خوارج که از قبل نیت و ارادهی خوبی در حق حضرت علی رضیاللهعنه نداشتند و دنبال بهانه میگشتند تا چگونه او را متهم کرده و بر منوال عادت همیشهگی شان علیه خلیفهای دیگری قیام کنند!
در جریان جنگ صفین که در سال ۳۶ تا ۳۷ هجری قمری رخ داد، خوارج بهانهای پیدا کردند و آن اینکه معاویه رضیاللهعنه با بلند کردن قرآن از حضرت علی رضیاللهعنه خواست که جنگ باید به پایان برسد.
خوارج فوراً حضرت علی رضیاللهعنه را تهدید کردند که درخواست شامیان را بپذیرد و گرنه همان کاری را که ما با حضرت عثمان رضیاللهعنه کردیم با شما نیز خواهیم کرد. حضرت علی رضیاللهعنه از روی مصلحت درخواست شان را پذیرفت.
وقتی این بهانه از دستشان خارج شد، بحث تحکیم بهمیان آمد که عمرو بن عاص رضیاللهعنه و ابوموسی اشعری رضیاللهعنه به عنوان تصمیم گیرندگان منصوب شدند.
خوارج با استفاده از فرصت صدای خود را بلند کردند که «الحکم الله» تصمیم فقط از آن خداست، شما چگونه با حَکَم قرار دادن انسان فیصله مینمائید؟
خوارج با این کار بر حضرت علی، معاویه و سایر صحابه بزرگوار رضیاللهعنهم فتوای کفر زدند و آنان را واجبالقتل کشتن خواندند (العیاذ بالله).
دوازده هزار نفر از صف حضرت علی رضیاللهعنه جدا شده و اطاعت او را در چنان مرحله حساسی رها کردند که مسلمانان زیادی در این جنگ به شهادت رسیده بودند و حتی مردم میگفتند: برای حفاظت از سرحدات و ادامه دادن به جهاد از کجا نفر پیدا کنیم؟
در قبال همین گروهی که حَکَم قرار دادن دیگران را نمیپذیرفت و به شعار “الحکم لله” را مطرح کردند تا شر و فساد را گسترش دهند و نفرت مردم را نسبت به حضرت علی رضیاللهعنه بر انگیزد، حضرت علی رضیاللهعنه میفرمود: شعار، شعار خوبی است اما آنها به عنوان فساد استفاده میکنند.