✍️ عبدالله ایلیار
داعش با دمار وحشت سربلند کرد و با تباهی ذلت سقوط نمود…
دفن آخرین العوبه های تفکرخوارج داعش در دیار شام وسقوط آخرین لانه های پیروانش در افغانستان.
تفاول نیک و امل تازه ایست به سوی پیروزی و نجات از انحصار فکری و انغلاق در ذات و خود پرستی گروهی..
گرچه میراث این حرکت شوم خوارج گونه برپیکر امت اسلامی ضربه سنگینی بود که زمان میخواهد تا از آثار تباه کن این پدیده سرطانی نجات یابیم…
ولی حالا وقت آنست تا بعضی ازحرکت های اسلامی که ازسالها بدینسو درافراط و تفریط قرار داشتتند.
با شعار های خشک تحریک آمیز غیر عملی موجب خلق تفکر غلو دینی، و جذبات خشک غیر عقلانی و عدم مراعات موازنات و اولویات فقهی شده بودند .
باید در اوراق مبارزاتی و دعوی خویش تجدید نظر نموده قرائت جدیدی را شامل برنامه های کاری خود سازند.
عاقلانه بسنجند که چه گفتند وچه کردند وچه ارمغانی به امت اسلامی آوردند..
و آیا حالا حاضرند در انتخاب و ساخت کدر فکری برخواسته ازموسسات علمی معتمد در رهبری سازمانها توجه جدی مبذول دارند یاخیر ؟؟
وحالا آماده اند؟؟ تا جهاد و مبارزات سیاسی ومنهج اعتدال دور از افراط وتفریط امارت اسلامی را الگو ونصب العین قرارداده درمقدمه جدول مبارزاتی خویش قراردهند؟؟
به اصل مطلب برگردم.
اگر داعش ویا غده سرطانی تفکر متعصبانه خودخواهی ونفی دیگران را پروژه استخباراتی امریکایی ویایک برنامه صهیونی فرامنطقوی بخاطر بدنامی جهاد و مجاهدین ویا هم تجمع عده از افراد تندرو وجذباتی دینی بدانیم و با مرور الکرام آسان از کنارش بگذریم شاید نوع گریز مودبانه ما
بخاطرنجات ازمسئولیت تربیوی وجواب درمقابل نسل آینده خواهد بود ..
درست است مراکز استخباراتی اسرائیل و امریکا باکمک اداره هایی ممالک عربی منطقه درزمینه سازی وسمت سو حرکتهای خوارجگونه معاصر خصوصا درپیدایش داعش نقش اولی را داشتند ..
چون توانستند بدینوسیله خیلی آسانتر به اهداف مکارانه شان دست یابند.. و ازهمه اولتر حرکتهایی جهادی واقعی را بدنام نموده وحرکتهای اصلاحی را به نوع رکود مواجه نموده و یا اقلا در مسیرشان متوقف نمایند ..
و سبب خلق تنفر و انزجار عمیق دربین جوامع اسلامی وغیر اسلامی درمقابل گرایش به اسلام شوند .
و نوع شک وتردید را دربین نسل جوان امت درمقابل واژه جهاد و برنامه های اسلامی ایجاد نمایند.
مگر ادارات استخباراتی مهندس همه کاره از تهداب ومبدع وخمیر مایهء اینکار نبودند.
وعده ای هم میخواهند با این استدلال که ((داعش زادهءغرب بود )) به آسانی راه گریز در پیش گیرند و از اعتراف به خلل اصلی و بنیادی که عبارت از نبود مدیریت درست و رهبری مدبرانه و اگاه از تشکلات و برنامه های معاصر درسطح حرکتهایی اسلامی است طرفه روند و مسیرکوچه حسن چپ راپیشه خودسازند.
ولی اگرمحققانه ومنصفانه بدون پرخاشگری به بررسی موضوع نظراندازیم به این سادگی نبوده..
درست است که ازبرنامه های استخباراتی وپروژه سازی دشمنان اسلام در راس آن صهیون صلیبی نمیتوان چشم پوشید و درپیدایش داعش وامثال آن بی تاثیر دانست.
بلکه استخبارات جهانی زمینه ساز و فراهم سازی میدان وسیع بخاطر رشد ونموی این تفکر بودند.
وبعدا هم باهوشیاری وبرنامه خیلی ماکرانه تفکرافراط گرایی را تصاحب شدند خوب مدیریت نمودند.
و داعش راساختند واستفاده اعظمی را بردند و امت اسلامی را بخاک وخون کشیدند.
اگر باذره بین تحلیل منصفانه به بررسی بنشینیم .
داعش وحرکتهایی امثالش در زیر شعار به ظاهر گروهک های اسلامی معلوم ویا مجهول با نعره الله اکبر و زنده باد و مرده باد بزرگ شدند.
حرکتهای که اسلام را مرادف واژه خون معنی مینمودند .
وتقدسگرایی را نص میپنداشتند .
درسایه همچو تفکر جذباتی حرکتهای تندرو پر و بال کشیدند و بر سر خود تاج خلافت گذاشت.
این حقیقت تلخیست که باورش برای بعضیها سوءتفاهم و برای بعضیها هم شک و تردید ایجاد میکند…
ولی این رابپپذیریم که در راستایی تربیه دینی جوانان در بسیاری حرکتهای جهادی به استثنایی بعضی حرکتها دچارخلل فکری وتربیوی فقهی عمیق هستیم. .
که خیلی دیر متوجه این امر میشویم وهنوزکه هنوزاست عده ازجوانان خون گرم قلیل العلم متوجه آن نشده وبه دیدگاه تباه کن خوارجگونه با دید احترام وادب مینگرند .
که این بزرگترین مصیبت وفاجعه برای امت اسلامی درحال و آینده خواهد بود..
تفکرخوارجگونه معاصر خیلی قبل از سروسامان گرفتن خلافت معیوب ومعوق بغدادی درسالهایی اخیر درجامعه اسلامی بذرافشانی شده بود.
درست شایدهم باعاطفه جیاش ولی بافهم کج و منحرف ازدین همراه با ارث عقده مظلومانه از ظلم حکام طاغوت در زندانهای اسیوط مصردر دهه شصت ..
واین تفکر با مبارکبادی بعضی حرکتهای اسلامی جوان واحساساتی متاثر ازحرکتهای «سلفی» معاصر روبروگردید ..
درترورها و انفجارات مواقع سیاحتی وتفریحی مصر قد کشید وعرض اندام نمود وشهرت جهانی یافت ..
وعده ازعلما ازقبیل شیخ محمدغزالی رحمه الله ودوکتوریوسف قرضاوی ودکتور محمد عماره و بعضیهای دیگر به شمول علمایی بزرگ دیوبند بدون اعلان ادرس این پدیده رامحکوم نمودند و درجریده المسلمون چاپ لندن در دهه نود باز تاب یافت ولی به سرعت ازطرف بانیان این تفکر تند و خون مزاج مورد تکفیر ولعن شتم قرارگرفتند..
واین دسته علما اولین کسانی بودند که زنگ خطر انذارحرکت خوارجگونه معاصر را به صدا درآوردند و خود اولین قربانیان اتهام تکفیر هم واقع شدند.
ولی در آنوقت کمترگوش شنوا به این صدا توجه نمود و آندسته از علمایی مجاهد وربانی که مخالف تفکر تکفیری بودند زورا و بهتانا متهم به گرایش دموکراسی شدند و تاپه ای تکفیر نثارشان شد..
درگرما گرم پیروزی جهادافغانستان علیه روس و ظهور حرکتهای بیداری اسلامی در سطح بین المللی
و شکست و برهم ریزی انتخابات الجزایر و منحل شدن جبهه انقاذ و دستگیری وزندانی شدن عباس مدنی ، علی بلحاج ، عبدالقادر حشانی رهبران اصلی جبهه انقاذ در ساحه عربی و با خلاء میدان رهبری در حوزه دینی الجزایر زمینه نشو نمویی تفکر تکفیری خارجی بیشتر فراهم گردید .
وبرای اولین بار درقرن معاصر یک گروه تندرو باتفکر خارجی شبیه داعش امروز رهبری قیام وجهادعلیه حکومت جزایر را بدوش گرفت
وشخصی بنام (عنتر زوابری) شبیه برادر دوقلوی ابابکربغدادی رهبری جبهه وجهاد را تصاحب شد. جنایت آفرید و مسلمان کشت و وحشت دمید اولین بار بود که صحن مسجد ولایت (وهران) شاهد کشتار دسته جمعی مسلمانان کلمه گو با شمشیر مسلمان بود.
بیش از سه صد نفر مسلمان به اتهام عدم بیعت با (زوابری) در محضر عام همچو مرغ فارمی ذبح گردید .
تاریخ شبیه همچو جنایت رابخاطر نداشت ولی امت اسلامی وحرکتهایی جهادی آنروز عموما خاموش بود… چون همیشه در تبارز فتنه وجوامع جنگ زده قتل وکشتار سخن زیبا برای اطرافیان است .
بهار عربی دربعضی کشورها وهجوم امریکا در بعضی دیگر از هم گسیختگی دیار شام ونابسامانی وضع عراق افتراق و پراگندگی حرکتهای جهادی در آنجا ونبود رهبری واحد و سقوط به ظاهر موءقت امارت اسلامی باتجاوز وحشیانه امریکا در افغانستان ممالک اسلامی راعموما وحرکتهای جهادی را خصوصا در یک نوع آشفتگی وسر درگمی قرار داد .
که خود زمینه بهتر و بیشتر پیدایش ورشد تفکرغلو خارجی درسالهایی اخیرشد .
ولی اینبار. منظمتر قویتر وحشتناکتر با مدیریت نامریی بیرون جغرافیایی سرزمین اسلامی همراه بادمار فاجعه همچو وباء طاعونی ظهور نمود ودیار شام وعراق را بکام خود فروبرد .
و ازهمه درد آور عده زیادی ازجوانان احساساتی وخون گرم ازگوشه وکنار جهان خصوصا جوانان تازه مسلمان ممالک غربی با برنامه ریزی استخبارات کفری به سوی دیارشام شتافتند، افسوس که با نیت پاک وشهادت جویانه آمدند ولی در دام ناپاک وقفس آتشین گیرافتیدند وتراژیدی در صفحه ی تاریخ امت اسلامی گردید..
الحمدلله امارت اسلامی افغانستان که رهبری آن عموما بدست علما و فقهای متبحر قرارداشت زود متوجه این خطرشد وزمام امور را بدست گرفت و بخاطر افشایی چهره این گروه وخطرات آن دست به کارشد..
وباالهام ازامارت اسلامی درکشورهایی دیگر درمیعادین جهاد حرکتهایی دیگراسلامی نیز متوجه این خطرشدند.
همین بودکه به فضل ومرحمت الهی دامن این حرکت خون آشام برچیده شد وعالم اسلامی دارد کم کم ازخطر این طوفان هولناک سربلند میکند و نفس تازه میکشد.
و امارت اسلامی:
سوالی را درمقابل مجاهدین وحرکتهایی اسلامی جهان دیگر باخط درشت نوشت که تفکر جدی راخواهان است ….
وآن اینکه..
بازنگری بخاطر رهایی از این تفکر تباه کن و تقدس گرایی در ذات را ازکجا باید آغازکرد ؟؟ وبخاطر احیایی ثقافت همدیگر پذیری و وحدت امت چه دستورالعملی را باید نوشت؟؟…