نویسنده: انجنیر عمر غازی
بعضی ها چنین شبهه نزد شان ایجاد شده است که چه گونه حکم بر خوارج بودن جماعت بغدادی (داعش)میدهید در حالیکه معروف است خوارج کسانی هستند که مسلمانان را با ارتکاب گناهان کبیره تکفیر کرده و مباح الدم میدانند، اما تنظیم داعش مرتکب گناهان کبیره را تکفیر نمی کنند.
اولا: قاعده معتبر و فصل الخطاب در تعریف خوارج و توصیف یک گروه به این وصف چیزیست در نصوص شرعی آمده است و سنت نبوی بیش از هر گروه دیگری به شرح صفات خوارج پرداخته است که دلیل آن هم، خطر عظیم و سرعت بالای فریب افراد از این فرقه گمراه میباشد، از مهمترین صفات خوارج : تکفیر، مباح دانستن خون مسلمان، کج فهمی از نصوص قرآن وسنت، سبک سری وسفاهت، کم سن بودن و بی تجربگی، غرور، تکبر و خود خواهی است.
ثانیا:آنچه که بسیاری از علما بیان داشته اند مبنی بر اینکه مذهب خوارج (تکفیر مرتکب گناه کبیره) است توصیفی شامل و کامل از تمام فرق خوارج نمی باشد و نیز شرطی بر عمل خروج نیست، بلکه تمام کسانی در دایره خوارج داخل میشوند که به ناحق مسلمانان را تکفیر می کنند و ریختن خون شان را مباح میدانند هر چند که به تکفیر مرتکب گناه کبیره معتقد نباشند.
زیرا آنچه را رسول الله صلی علیه وسلم در وصف خوارج ذکر کرده است این است که ««یقتلون اهل الاسلام »» اهل اسلام را به قتل می رسانند، و اهل علم خاطرنشان ساخته اند که سبب این کشتن این است که: که آنها به ناحق به مخالفان خود حکم کفر و ارتداد را نسبت می دهند.
امام قرطبی رحمه الله فرموده:«وذلک انهم لما حکموا بکفر من خرجوا علیه من المسلمین، استباحوا دماءهم» یعنی: بدین گونه که خوارج هرگاه حکم به کفر مسلمانانی که بر آنها خروج کرده اند دهند ریختن خون شانرا مباح شمرده اند.«المفهم لما اشکل من تلخیص کتاب مسلم (۸۴/۹)».
و ابن تیمیه رحمه الله فرموده: «الخوارج دینهم المعظم مفارقة جماعة المسلمین و استحلال دماءهم».
بخش بیشتر دین خوارج : جدایی از جماعت مسلمین و حلال دانستن خون و مال هایشان است. «فتاوای ابن تیمیه(۲۰۹/۱۳)»
ونیز فرموده :«فانهم یستحلون دماء اهل القبله لاعتقادهم أنهم مرتدون اکثر مما یستحلون من دماء الکفار الذین لیسوا مرتدین»، خوارج بر این دلیل ریختن خون اهل قبله را حلال میشمارند چونکه اعتقاد دارند که آنها مرتد می باشند بیشتر از اینکه خون کافرانی که مرتد نیستند را حلال بدانند.«فتاوای ابن تیمیه (۴۹۷/۲۸)»
ابن عبدالبر رحمه الله فرموده :« و هم قوم استحلوا بما تاولوا من کتاب الله عزوجل دماء المسلمین و کفروهم بالذنوب و حملو علیم السیف».
آنها قومی هستند که به خاطر تاویلاتی که از قرآن کریم دارند ریختن خون مسلمانان را حلال شمرده و مرتکب گناهان را کافر دانسته و بر آنها شمشیر کشیده اند. الاستذکار(۴۹۹/۲)
و خوارجی که بر علیه حضرت علی رضی الله عنه خروج کردند کسانی نبودند که معتقد بر کفر مرتکب گناه کبیره باشند بلکه صحابه را بخاطر پذیرش تحکیم که اصلا گناه هم به شمار نمیرود تکفیر نمودند، به همین دلیل علی و معاویه و هرکس که به تحکیم راضی گشت را تکفیر کردند و ریختن خون شانرا حلال شمردند ، بر همین اساس صحابه بر آنها حکم خوارج بودن کردند همانهایی که پیغمبر صلی الله علیه و سلم بخاطر این کار شان از آنها خبر داده بود و صحابه از مذهب خوارج در مورد بقیه گناهان چیزی نپرسیدند و سوال نکردند که آیا مرتکب کبیره را تکفیر می کنند یانه.
بلکه نجدان که به اتفاق اهل علم از گروه های اصلی خوارج هستند به کفر مرتکب گناهان کبیره اعتقاد ندارند، چنانکه ابو الحسن اشعری رحمه الله عقیده ی خوارج را چنین بیان می کند که: « خوارج بر این اجماع دارند که تمامی گناهان کبیره کفر است به جز گروه نجدات که قائل به این قول نیستند «مقالات اسلامیین (۸۶/۱)»
بنابراین توصیف جامع برای خوارج در واقع تکفیر مسلمانان به آنچیزی که کفر نیست و ریختن خون مسلمانان بنابر این تکفیر شان.
سوم: جماعت بغدادی مرتکب جنایات متعددی گشته اند که در سخنان و اعمال شان موجود است و بر همین اساس لازم میاید که حکم به خوارج بودن و منحرف بودن آنها از دایره اهلسنت و الجماعت داده شود، از جمله:
۱. حکم حکام سرزمین های اسلامی مبنی بر اینکه کفر و ارتداد بوده حتی حاکم امارت اسلامی افغانستان، و هجرت از آنها به طرف مناطق تحت تسلط خوارج (که الحمد فعلا هیچ ساحه تمکینی ندارند) واجب است.
۲. حکم مرتد و کفر دادن به مخالفین خود گرچند که گروهای مجاهد که بخاطر شریعت می جنگند هم باشد و بر مخالفین خود اتهامات چون: عمیل ، جاسوس ، طوائف ممتنعه،و صحوات میزنند. سبحان الله
۳.حلال شمردن قتال با هر کسیکه با منهج اینها در مخالفت باشد، طوری که به ربودن و خیانت و زندانی کردن و کشتار و شکنجه مسلمین پرداختند و موتر های بم گذاری شده (موتر بم) را به سوی پایگاه های مجاهدین خصوصا در سوریه و افغانستان فرستادند و بدین صورت از نخبگان و امیران و مجاهدین و دعوتگران و خبرنگاران و فعالین کسانی را به قتل رساندند که حتی طاغوت های بزرگ(امریکا،روس ) و بشار الاسد و مزدوران شان از آن عاجز مانده بودند، و بیشتر از دشمنان به جنگ و کشتار مسلمانان پرداختند.
۴.حلال شمردن مصادره ی اموال مسلمانان به بهانه ی قتال با جماعت منحرف به ناحق و احتکار منابع درآمد عمومی مردم همانند چاه های نفت و غیره..و تصرف و دست بردن در آنها همانند یک حاکم قدرتمند.
۵.خروج از جماعت مسلمان ،تکفیر کردن و بیرون شدن با شمشیر علیه امیر امارت اسلامی که طبق اتفاق اهل علم و مجاهدین یک امیر شرعی برای مردم افغانستان است، پیمان شکنی از بیعت با مجاهدین القاعده و تکفیر این جماعت ، منحصر کردن حق به جماعت خود و خود بینی و حکم دشمنی با تمام مخالفان خود.
۶.در میان خوارج علمای مشهور وجود ندارند چنانکه ابن عباس رضی الله عنه به اجداد شان گفت:من از جانب صحابه پیامبر صلی الله علیه وسلم از مهاجرین و انصار نزد شما آمده ام، همان کسانی که قرآن بر آنها نازل شد و دانا ترین فرد به وحی هستند و آیات قرآن در مورد آنان نازل گشت در حالیکه هیچ یک از آنها در میان شما نیست.« به روایت حاکم در المستدرک(۱۶۴/۲)».
اکثر خوارج جوانان کم سن و سالی هستند که سبک مغزی و حماسه و شتاب و کوتاه نظری همراه میدان دید تنگ و نداشتن بصیرت بر آنها غالب می باشد.
و اگر تمام مبحث را جمع بندی کنیم این است که جماعت بغدادی خوارج هستند زیرا از عقیده صحیح و جماعت مسلمین خارج شده اند و به ناحق و به باطل ، ریختن خون مسلمانان را مباح دانسته و میریزند.