محسن امت؛ عمر ثالث

قلب الاسد الافغانی

 

قانون خدا بر روى زمین در حال انحطاط بود، زندگی انسان‌های واقعی در مشکلات بود، چهره‌های نحس در افغانستان زمین را به خواهران و مادران افغان تندور داغ ساخته بودند، فقط کسانی پیش‌قدم بودند که چاپلوسی کفار را وظیفه می‌دانستند، زندگی به قدری تلخ بود که حتی به حیوانات اجازه نمی‌دادند در آرامش زندگی کنند، دروازه‌های مدارس، مکاتب و سایر مراکز علمی بسته می‌شدند، افغانستان پشت ابرهای سیاه جاهلیت می‌رفت و در مجموع سرزمین افغانستان بیشتر برای زندگی نمودن انسان‌ها مناسب پنداشته نمی‌شد زیرا افغانستان به مرکز تفنگ‌سالاران تبدیل شده بود.

 

مردم واقعی وقت بسیار نا امید شده بودند و از پروردگار متعال خود می‌خواستند که: یا الله! عمر دیگری به ما ببخش تا ما را از این رنج‌ها رهایی بخشد؛ خداوند دعای این امت را دقیقاً اجابت نمود و عمر ثالث را در میان آنان پدید آورد.

 

عمر رحمه‌الله ظاهراً گرچه متواضع، فقیر و فروتن بود اما خداوند متعال وزن درونی زیادی به او داده بود؛ به عقیده راسخ، ایمان قوی، عزم پولادین و شجاعت او انسان انگشت به دندان می‌ماند.

 

به همین دلیل است که خداوند عمر رحمه‌الله را برای برگزیدن او از بین همه انسان‌ها اراده نمود و او را محافظ دین خود قرار داد. ملاعمر رحمه‌الله چنان عقیده راسخ به پروردگار داشت که با دست خالی و سرانجام با یک اسلحه‌ی کلاشینکوف همه تفنگ‌سالاران را به تحدی کشاند که از خنده مردم خالی نبود.

 

اما چون تمام اعمال او در راز و نیاز با خداوند متعال بود، از روز اول بر این باور بود که همه تفنگ‌سالاران و جهان کفر با شکست بزرگی روبرو خواهند شد و خداوند متعال به افغان‌ها عزت خاصی عنایت خواهد کرد، همان بود که امروز خون و فداکاری‌هایش ارمغان آورد و همه مردم افغانستان زیر چتر نظام اسلامی با آرامش زندگی می‌کنند.

 

خداوند او را سردار جنت‌ها بگرداند. آمین یا رب العالمین.

Exit mobile version