مروری کوتاه بر زندگی شهید نعمت الله سعد “تقبله‌الله”

یکی از جوانان درخشان دیگر راه خداوند، که خانه و قریه خود را برای سفر شهادت در نبرد روبه‌رو با خوارج ترک کرده است، به شما معرفی می‌نمائیم.

مسافر راه مقدس، صاحب ایمان قوی، مسلح به زینت ایمان، تشنه میدان‌های جهاد، شهید سعید نعمت الله “سعد” فرزند حاجی لعل‌محمد، باشنده ولسوالی زرمت ولایت پکتیا بود.

شهید سعد تقبله‌الله در سال ۱۳۷۱ هجری شمسی در خانواده‌ای متدین و جهاد دوست دیده به عالم فانی گشود.

شهید نعمت الله “سعد” به‌ اندازه‌ای که عاشق تعلیمات دینی و عصری بود، بیش از آن به جهاد و مجاهدت در راه خداوند عشق و علاقه داشت. خداوند متعال به وی فکر سالم جهادی و اسلامی و جوانی رعنا عنایت فرموده بود. به درس‌های ابتدایی خود نزد امام قریه پرداخت، پس از مدتی از نزد ملا امام به مدرسه دینی رفت و آمد شروع نمود، در مدرسه دینی ابوبکر صدیق در منطقه سهاکو ثبت‌نام کرد و درس‌های خود را تا حد زیادی پیش برد. در کنار علوم دینی به آموزش علوم عصری نیز می‌پرداخت.

وی در کنار تحصیل به خدمات جهادی نیز اعتنا و توجه می‌نمود؛ اولین خدمت جهادی خود را در گروهی به سرپرستی شهید ایوبی در ساحه سرکی ولسوالی زرمت انجام داد.

سعد ستاره‌ای درخشان در میدان جهاد و جوان رزمنده‌ای بود که دوستانش از صمیم قلب به این سرباز دلاور عشق می‌ورزیدند. علاوه بر تقوی و اوصاف نیکوی دیگر نمونه‌ی شجاعت و رادمردی نیز بود در حملات چریکی، تعرضی و کمین‌ها حضور گرم و فعال داشت و آرام را از دشمن ربوده بود.

تحت حمایت ایوبی یک بار هنگام خدمات جهادی خود در ساحه سرکی ولسوالی زرمت محاصره شد که شدیداً از ناحیه پاها و تهی‌گاه جراحت برداشت اما توسط یک‌‌تن‌ از هموطنان گرامی از صحنه جنگ بیرون آورده و سپس دوستانش او را برای معالجه به جای دیگری بردند. خداوند پس از مدتی شفا بخشید.

شهید نعمت‌الله سعد تقبله‌الله پس از شفایابی کامل، متصل از منطقه سرکی زرمت به ولسوالی سید کرم رفت و در آنجا با رهبر گروهی به نام قوماندان ثمر، خدمت جهادی خود را ادامه می‌داد و در آنجا نیز دستاوردهای بی‌نظیری دارد.

تقوی و شجاعت وی این را برای رهبر و دوستانش آشکار کرد که در قطعه‌ای که علیه خوارج ایجاد شده بود، از پکتیا به ننگرهار فرستاده شود تا با دشمن سرسخت دیگر اسلام بجنگد و این آرزوی بزرگ او نیز بود که دل خود را با کشتن خوارج خنک کند و بعد در سفر شهادت به دست آن‌ها، از این عالم فانی به سوی پروردگار لایزال بکوچد.

خداوند متعال آرزوی او را برآورده نمود؛ در قطعه‌ای که بر ضد خوارج تشکیل شده بود، از پکتیا به جلال‌آباد رسید و در آن‌جا در چندین کمین داغ شرکت کرد. خداوند متعال بسیاری از خوارج را با دستان وی به گودال هلا‌کت انداخت که این آرزویش نیز برآورده شد. فقط آرزوی شهادت باقی مانده بود که آن هم در ماه مبارک برآورده شد و توسط خوارج به خواب مقدس شهادت فرو رفت.

خداوند متعال خواسته‌ها و وعده‌های بندگان خاص خود را برآورده می‌سازد مانند آرزوهای شهید سعد تقبله‌الله.

کرامتی پس از شهادت شهید نعمت‌الله سعد:
هنگامی که سعد تقبله‌الله در ماه مبارک رمضان، در جبهه‌های ننگرهار، پس از مقاومت شدید در جنگ با خوارج به شهادت رسید، جنازه‌اش از صحنه جنگ بیرون آورده نشد، پس از مدت‌ها در ۲۵ عید به زادگاه‌اش (زرمت) آورده شد. جسد وی تا یک‌ ماه در میدان نبرد افتاده بود اما کاملاً سالم بود، فقط چهره‌اش به سبب آفتاب‌های داغ تا حدودی سیاه شده بود. خداوند متعال شهادت وی را قبول کند. آمین.

نحسبه کذلک و الله حسیبه

ابو صارم
Exit mobile version