در این نوشته نخست به بیان تعریف های مختلف حملات سایبری پرداخته ایم و در بخش بعدی به نوعی گذری بر تاریخ این جنگ داشته و در اخیر اهداف اسرائیل از حمله سایبری علیه لبنان را بررسی کرده ایم.
در واقع نبرد مجازی یا جنگ سایبری به نوعی از نبرد گفته می شود که طرفین جنگ در آن از شبکه های رایانه ای به عنوان ابزار استفاده کرده و نبرد را در فضای مجازی جاری می سازند.
میدان جنگ دیجیتال یا مجازی تازه ترین عرصه ای است که کشورها برای قدرت نمایی و عرض اندام به آن روی آورده اند؛ حملات سایبری، حفاظت الکترونیکی، پشتیبانی الکترونیکی، حملات الکترونیکی از جمله اقدامات در این میدان است.
از لحاظ لغوی در فرهنگ های مختلف سایبر به معنی مجازی و غیر ملموس استفاده شده است.
در خصوص محیط سایبر نیز چنین تعریفی ارائه داده اند:
محیط مجازی و غیر ملموس موجود در فضای شبکه های بین المللی که در این محیط تمام اطلاعات راجع به روابط افراد، فرهنگ ها، ملت ها، کشورها و به طور کلی هرآنچه درکره خاکی به صورت ملموس و فیزیکی وجود دارد در یک فضای مجازی به شکل دیجیتالی وجود دارد و قابل استفاده و دسترسی استفاده کنندگان و کاربران است و از طریق رایانه، اجزای آن و شبکه های بین المللی به هم مرتبط هستند.
سلاح های سایبری، جاسوسی سایبری، نظارت سایبری، مسائلی هستند که مدتی پیش حتی کسی از وجود آنها اطلاعی در دست نداشت.
در حالی که در جامعه امروزی این مسائل از اهمیت بالایی برخورداند.
سرعت رشد و توسعه فناوری به اندازه و قدری بالا رفته است که گاهی نمی توان مقصدی برای آن متصور شد، از سوی دیگر استفاده از نرم افزار ها به اندازه ای در زندگی شخصی ما رسوخ کرده است که حتی معمول ترین فعالیت های روزانه را هم تحت تاثیر خودش قرار داده است.
هر روز حجم بیشتری از اطلاعات در حال ورود به دنیای اینترنت و دیجیتالی شدن هستند، اطلاعات مهمی که ارزش زیادی برای کسانی دارد که اهداف خوبی در سر ندارند، این دلیل واهمیت استفاده از فناوری ها و فرایندهایی است که باید برای حفاظت از این داده ها به کار بگیریم.
اهمیت وجود امنیت سایبری را باید در شکست های امنیتی که اخیرا در سازمان های مهمی از یاهو گرفته تا اداره خزانه داری ایالات متحده جستجو کرد. در هر کدام از این شکست های امنیتی که در نتیجه وجود یک یا چند نقص و عدم پایبندی به رویه های ایمنی رخ داده علاوه بر این که اطلاعات حیاتی میلیون ها کاربر در سطح اینترنت به سرقت رفته است به این سازمان ها نیز هم از بُعد مالی و هم بعد اعتباری لطمات جبران ناپذیری وارد گشته است. آمار ها نشان می دهد که سطح حملات سایبری در جهان به هیچ روی در حال کاهش نیست. سازمان ها، بزرگ و کوچک، روزانه در معرض حملاتی قرار می گیرند که هدف شان سرقت اطلاعات حساس یا ایجاد اخلال در عملکرد آن هاست.
در این که سرعت بالای رشد و توسعه فناوری موقعیت های منحصر به فردی برای پیشرفت و بالابردن سطح کار و زندگی ایجاد می کند، در این شکی نیست؛ اما همین سرعت بالا در کنار ویژگی های مثبت چالش هایی نیز به همراه دارد، چالش هایی که مدیریت شان نیازمند استراتژی های دقیق است.
امروزه درک عمومی نسبت به این ابزارهای سایبر بسیار گسترش یافته است و این در حالی است که استفاده های بدخواهانه که بیشتر جنبه مخرب دارند تا پایش، چهرۀ واقعی خود را نشان داده اند.
واقعا دشوار است که باور کنیم جنگ مجازی و سلاح های مجازی، صرفا یک مساله تئوری برای متخصصان امنیت بوده است و افراد دیگر، کاری با آن نداشتند. تا سال 2009 این طور پنداشته می شد که افرادی که به منظور انجام کارهای مخرب برنامه نویسی می کنند فقط بزهکاران وافرادی هستند که می خواهند از این راه به منافع مالی دست یابند، نه این که بخواهند اسرار کشورهای دیگر را سرقت کنند.
ولی به مرور زمان پای این داستان به جاهای دیگری نیز کشیده شد.
با گذری که از محتوای جنگ سایبری داشتیم حال به بررسی هدف اسرائیل از حمله سایبری علیه لبنان خواهیم پرداخت:
هدف اسرائیل از حمله سایبری علیه کشور لبنان
همان گونه که قبلا بیان گشت، جنگ سایبری خطرناک تر از جنگ نظامی است و در هر حمله نظامی حمله به مرکز فرمادهی و کنترل از اولویت های اول است.
در واقع آنچه در اخبار و اطلاعا به دست رسیده به ما نشان می دهد این است که گروه های مستقر در لبنان به ای نتیجه رسیده بودند که اسرائیل حملات سایبری خود را انجام خواهد داد، بر همین اساس گروه حزب الله لبنان برای تمامی افراد خود دستور داده بود تا تمامی گوشی های موبایل را از خودشان دور کنند، چرا که اولین نقطه برای حملات سایبری ضعیف تلفن های موبایل است، اینکار انجام شد و گام دوم پیدا کردن جایگزین ارتباطات بود چون ارتباطات در فرماندهی و کنترول حرف اول را می زند.
بناء از آنجایی که این گروه چند ماه قبل دستگاه های (پیجر) خریده بود این پیجرهای نسل جدید بین همه رزمنده های پشتیبانی توزیع شد.
اسرائیل از این فرصت استفاده نموده و با فرستادن یک فرکانس روی امواج پیجرهای این گروه درجه حرارت باطری های آنها را آنقدر بالا برد که تمام پیجرهایی که دست این افراد بود در همه جا منفجر شد.
ابعاد وخیم این گونه حملات
در حقیقت وجود چنین حملاتی در کشورهای مختلف بیانگر این است که داشته های تکنلوژیکی اصلا امنیت نداشته به علاوه از آن یک وسیله برای جنگ است.
این جنگ ابعاد بسیار وخیمی را به جای خواهد گذاشت، ابعادی که سالیان سال بعد ما متوجه مخرب بودن آن خواهیم شد.
می بایست جهان نسبت به این فناوری که باید در خدمت مردم قرار بگیرد، برای کشتار استفاده می گردد، جلو گیری نماید و نگذارد که دامنه این تخریبات گسترش یابد.
کشتاری که در لبنان به وقوع پیوست دامنه این تنها به لبنان ختم نشده و بلکه به سوریه نیز سرایت نموده است و اگر جهانیان نسبت به این پدیده سکوت اختیار کنند، مطمئنا که این جنگ شکل قانونی گرفته و همه جهان از آن استفاده خواهد نمود و آن گاه دیگر جهان جای امنی نخواهد بود، نه در خانه امنیت خواهد آمد و نه در میدان جنگ و نه در امنت ترین جای ممکن.
چرا که تکنالوژی و بهره بردن از فناوری روز در هر جایی قابل استفاده و نیاز است وقتی این فناوری تبدیل به سلاح جنگی گردد، دیگر حرفی برای صلح و امنیت در جهان باقی نخواهد ماند.