نظام مقدس امارت اسلامی و دامن پلید دموکراسی

عزیر عازم

دموکراسی یک پدیده سیاسی جهان غرب است که آن را به عنوان دستاورد و موضوع افتخار خود به کشورهای عقب‌مانده به‌ویژه کشورهای اسلامی معرفی می‌کند تا با اعمال آن صاحب مشروعیت بین‌المللی و امتیاز معنوی شوند. بدبختانه اما غرب وحشت‌های هزار ساله خود را در قرون وسطی فراموش می‌کند که هنوز روح بشریت را می‌لرزاند.

زمانی که غرب در این دوران تاریک قدم می‌زد، کشورهای شرق اسلامی در اوج پیشرفت علمی و معنوی، مدنیت و اختراعات علمی بودند تا اینکه برای اولین بار در اندلس پوهنتون‌ها، مدارس دینی، کتابخانه‌ها و بحث‌های علمی تأسیس کردند که نور علم و فرهنگ در قلب اروپا گسترش یافت و اروپاییان را از خواب سنگین وحشیانه بیدار کرد.

طبق تعریف دموکراسی یا نظام دموکراتیک، مردم باید بر مردم حکومت کنند، اینجا اکثریت مورد توجه قرار می‌گیرد و نگاه نمی‌کنند که اکثریت باید چه ویژگی‌هایی داشته باشد. روش‌ها و راه‌های انتخابات چیست؟ به هر نحوی که آرای کم و بیش مردم را به دست آورد، بر اساس ۵۰ به‌علاوه ۱ حکومت می‌کند و ۴۹ درصد دیگر مردم معنایی ندارند.

زمانی که متجاوزان در سال ۲۰۰۱ به افغانستان آمدند، همان مدل غربی را تحت عنوان جمهوری به افغانستان آوردند و در انتخابات گذشته از ۳۵ میلیون نفر فقط حدود ۸ هزار نفر شرکت کردند و بیشتر آرای آنها جعلی بود و بر اساس آن حکومتی دو سره تشکیل شد که به آن دموکراسی می‌گفتند.

زنان، کودکان، حفاظت از حریم خصوصی، حقوق بشر، آزادی‌های مدنی و حفاظت از امکانات مدنی در راس حلقه‌ی باطل دموکراسی قرار دارند اما بحران‌های اخیر در خاورمیانه به‌ویژه ناآرامی‌های مداوم مردم ستمدیده فلسطین که غرب و آمریکا پشت‌سر آن ایستاده است، رعایت این اصول دموکراسی را بهتر و شفاف‌تر ثابت می‌کند.

استاد الفت می‌گوید که دموکراسی درخت خشکیده است که‌ نه میوه می‌دهد و نه سایه‌اش به درد می‌خورد. در افغانستان نیز این دموکراسی مرده و مورد حمایت غرب چنان بازی به راه انداخت که بیان آن زبان را می‌سوزاند.

بدترین چیز این بود که در بین مردم تعصبات قومی، زبانی و منطقی ایجاد کرد. مناصب عالی دولتی به جای توانایی و صلاحیت، بر اساس قومیت تقسیم شد؛ رئیس حکومت پشتون و معاونان او تاجیک، هزاره یا ازبک بودند. جهت اثبات این تعادل ریاست اجرائیه را نیز در حکومت دوسره ایجاد کردند.

خلاصه اینکه دموکراسی در افغانستان چهره زشت خود را به مردم نشان داده و کشور را به انبوهی از بحران‌ها کشانده است که نجات یافتن آن امکان‌پذیر نبود و رهبران حاکم تحت عنوان دموکراسی نیز متحیر بودند که چه باید کرد؟ در حالی که تجربه تلخ نظام کمونیستی “خلق دموکراتیک” در تاریخ معاصر را نیز سپری کرده بودند‌. تره‌کی، امین، کارمل و نجیب، ملت و کشور را به نام افغانستان دموکراتیک و متعهد به دموکراسی دربه‌در کرد و نتیجه آن جنگ‌های داخلی شد‌.

Exit mobile version