احمداللهمهاجر
بخش اول
دو دهه قبل فرعون عصر با متحدانش بر کشور کوچک و بر مردم غیور امت اسلامی افغانستان، یورش آورده و نظام اسلامی این سرزمین را با هزاران تن از علما، مجاهدین و عوام با خاک یکسان کردند.
ظلم و ستم را بر مسلمانان چنان آغاز نمودند که هیچ کس نمیتوانست حتی نام اسلام و جهاد را بر زبان جاری سازد و با مخالفان خود چنان برخورد میکردند که حیوانات از آن شرمسار میبودند؛ اما چراغ ظلم ظالم تا دم قیامت نمیسوزد بلکه برخلاف آنان چند تن جوانان غیور این کشور همچون ابابیل نازل شدند تا بالآخره اشغالگران صلیبی با اجیرانشان به شکست خود پی بردند.
آنها شکست خود را پذیرفتند اما عوض خود افرادی را از قبل در لباس مسلمانان، برخلاف مسلمانان گماشته بودند که اهداف و اغراض آنان را بدون قید و شرط به سر میرساندند.
آنها گروهی را ایجاد نمودند که به واسطهی آن، مسلمانان و تنظیمات جهادی را با ظلم و بربریت خود بدنام ساخته و آنان نیز در این راستا با اشغالگران و دشمنان اسلام همکاری بیبدیل نمودند؛ کاری که دشمن در سالها نتوانست، اینها در مدت اندکی برای ایشان انجام دادند.
بله؛ این گروه جز (الدولة الاسلامیة فی العراق والشام) که موسوم به داعش میباشد، نیست.
از آنجا که اساس و بنیاد این گروه بر ظلم، نفاق و دشمنی با مجاهدین نهاده شده بود، علاوه بر آن که مجاهدین شام، عراق و سوریه را پراکنده ساختند در افغانستان نیز ریشه دوانده و با همراهی چند تن از لندغران، دزدان و مجرمینی که دوسیههای ایشان تا الآن در محاکم امارت افتاده است، خلافت خود را اعلان نمودند.
در وهلهی اول، چونکه از سوی امارت اسلامی با آنها اعلان جنگ نشده بود، مناطقی را در شرق افغانستان تحت کنترل خود درآورده و مجاهدین امارت اسلامی را از آنجا به اخراج مجبور ساختند.
ظلم، بربریت، وحشت و ستم را بر مسلمانانی که در مناطق تحت کنترل آنها میزیستند، بخاطر عدم بیعت و یا بهانههای معمولی و ناچیز، آغاز کردند؛ جوانان، مسِن سفیدان، زنان، اطفال و حتی بر حیوانات آنجا رحم نداشتند.
این گروه در حقیقت پروژهی موساد اسراییلی میباشد که بخاطر بدنام کردن اسلام و مسلمانان، فعالیت میدارند؛ به همین لحاظ هر نوع کمکهای مالی و جانیِ صلیبیها و اشغالگران در عراق، سوریه و افغانستان با آنان ادامه داشت.
در هنگام محاصره مجاهدین مراکز داعش را، هواپیماهای آمریکایی آمده و آن را تخریب و یا به وسیلهی هلیکوپترهای آمریکایی به اماکن امن انتقال داده میشدند؛ چنانچه در ولایت ننگرهار، تمام مردم شاهد کمکرسانی دشمن برای ایشان، توسط هلیکوپترها بودند و نیز در ولایات دیگر افغانستان، هنگام محاصرهٔ آنان از سوی مجاهدین امارت اسلامی توسط هلیکوپترها از میدان جنگ، به بهانهی تسلیمی، انتقال یافته و زخمیان ایشان نیز توسط دکتران آمریکایی تداوی میگردید.
در ننگرهار چندین بار بعد از کشتن آنان، کارتهای امنیتی ادارهی اجیر کابل، پیدا گردید که این بزرگترین سند است برای اینکه آنها پروژهای آمریکایی همچون ادارهی اجیر کابل، در مقابل امارت اسلامی میباشد چنانچه شاهد اعترافات برخی سران حکومت قبلی نیز بودیم.
در ادرات کابل، در مورد این قضایا از سوی برخی، سروصدا بلند شد اما بعد از اینکه از سوی ادارهی اجیر با تهدیدها روبرو شدند ، دوباره خاموش گردید.
مجاهدین امارت اسلامی نیز اسناد و سوانحی را دریافتند که روشن کنندهای این بود که اینان با لباس و رنگ دیگر، همان پروژهای هستند که در طول بیست سال بر خلاف آنها قیام نمودهاند که الحمدلله بعد از مشاهده کردن تمام ظلم و ستم و بربریت و نمایان شدن فتنه بودن ایشان، امارت اسلامی مطابق فتوای علما جنگ را برخلاف این پدیدهی شریر آغاز نموده و در مدت چندین روز سرزمین خویش را از این فتنهای خطرناک پاک گردانیدند؛ اما آمریکا بعد از شکست خود، افراد پراکندهٔ این پدیده را یکجا نموده و جنگ سرد دیگری را برخلاف این ملت آغاز کرد.
این بار داعش مستقیماً تبلیغات منفی را برخلاف امارت اسلامی شروع کرده و با دلایل ناچیز و بیاساس، مجاهدین و پشتیبانان آنان را با القاب همچون کافر، مرتد و مشرک خطاب میکنند که با توجه به تمام استدلالات آنها معلوم میشود که متأسفانه در اوج نادانی قرار داشته و از مصالح علیای شریعت اسلامی ناآگاهاند.