بخش اول
چرا امارت اسلامی افغانستان اعلام خلافت نمی کند ویا چرا امارت اسلامی؛ امارت را بر خلافت فوقیت می دهد؟ و امارت را چرا در یک منطقه محدود می کند؟ قبل از پاسخ دادن بر این انتقادات ما باید بر فرضیت خلافت بحث نماییم.
فرضیت خلافت:
سعادت و کامرانی دنیا و آخرت مسلمانان وابسته با خلافت است همچنین انحصار دعوت غلبه و قدرت اسلام بر خلافت است و مقصد رسالت امام الرسل صلى الله عليه وسلم و اظهار حصول دین توسط خلافت ممکن است؛ زیرا الله تعالی تا به قیام روز قیامت قایم کردن خلافت و مقرر کردن خلیفه را بر مسلمانان فرض قرار داده است تا که در هر زمان مقصد رسالت (اظهار دین) حاصل شود. فرضیت خلافت از قرآن سُنت و اجماع ثابت است واز خیرالقرون تا به امروز همه فقهاء جمله مذاهب مجتهدین و علماء کرام بر فرضیت قیام خلافت متفق اند.
فرضیت خلافت در پرتو قرآن:
ارشاد خداوند است «انى جاعل في الارض خليفة» ترجمه من در زمین خلیفه ای خواهم گماشت. سورة البقرة/۳۰ .
امام قرطبی رحمه الله در تفسیر این آیت می گوید: این آیت» در مورد تقرر خلیفه حیثیت قاعده و کلیه را دارد، یک امامی که مسلمانان اطاعت آن را کنند و به احکام آن گوش دهند تا که مسلمانان متحد باشند و کسی بر آنها آسیبی و ضرری نرساند و تحت رهبری خلیفه برای اعلاء کلمة الله کار کنند در بین امت و ائمه کرام در واجب بودن تقرر خلیفه هیچ اختلافی نیست (الجامع الاحكام القرآن).
در سوره نور آیت (۵۵) خداوند تعالی می فرماید:
وَعَدَ اللهُ الَّذِينَ ءَامَنُوا مِنكُمْ وَعَمِلُوا الصَّلِحَتِ لَيَسْتَخْلِفَنَّهُمْ فِي الْأَرْضِ كَمَا اسْتَخْلَفَ الَّذِينَ مِن قَبْلِهِمْ وَلَيُمَكِّنَنَّ لَهُمْ دِينَهُمُ الَّذِي ارْتَضَى لَهُمْ ولَيُبَدِّلَنَّهُم مِّن بَعْدِ خَوْفِهِمْ أَمْنَا أَ يَعْبُدُونَنِي لَا يُشْرِكُونَ بِي شَيْئًا، وَمَن كَفَرٍ بَعْدَ ذلكَ فَأُولئِكَ هُمُ الْفُسِقُونَ» ترجمه: خداوند به کسانی که از شما ایمان آورده وعده می دهد که آنها را قطعاً خلیفه روی زمین خواهد کرد، همان گونه که پیشینیان را خلافت روی زمین بخشید و دین و آیینی را که برای آنها پسندیده پا برجا و ریشه دار خواهد کرد و خوف و ترس آنها را به امنیت و آرامش مبدل می کند.
در این امنیت و آرامش استحکام آیین و قانون مسلمانان را خداوند تعالی با خلافت مشروط کرده است، سپس اگر خلافت قایم شده باشد اطاعت خلیفه لازم است اگر خلافت قایم نباشد سپس باید یک گروه باشد که برای قیام خلافت کوشش کند و آن گروه باید یک امیر داشته باشد و اطاعت امیر آن گروه نیز واجب خواهد بود، طوری که الله جل جلاله فرموده: يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَطِيعُوا اللهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ وَأُولِي الأَمْرِ مِنْكُمْ سورة النساء: ۵۹
ترجمه: ای کسانی که ایمان آورده اید! اطاعت کنید خدا را و اطاعت کنید پیامبران و صاحبان امر را.
در این ایت امر داده شده که صاحب امر (امیر) را اطاعت کنید از این امر فرضیت مقرر کردن صاحب امر (امیر) ظاهر میشود لهذا معلوم شد که از فرضیت اطاعت صاحب امر (امیر) مقرر کردن امیر توسط نص ثابت شده است چون اطاعت کسی در موجودیت آن امکان دارد.
سپس همین نظم خلافت در اصل صورت عملی عدل و انصاف است که برای قیام آن همه انبیاء و رسولان مبعوث شدند: :«لَقَدْ أَرْسَلْنَا رُسُلَنَا بِالْبَيِّنَاتِ وَأَنْزَلْنَا مَعَهُمُ الْكِتَابَ وَالْمِيزَانَ لِيَقُومَ النَّاسُ بالْقِسْط ، وَأَنْزَلْنَا الْحَدِيدَ فِيهِ بَأْسٌ شَدِيدٌ وَمَنَافِعُ لِلنَّاسِ وَلِيَعْلَمَ اللَّهُ مَنْ يَنْصُرُهُ وَرُسُلَهُ بِالْغَيْبِ إِنَّ اللَّهَ قَوِيٌّ عَزِيزٌ». ترجمه: ما رسولان خود را با دلائل روشن فرستادیم و با آنها کتاب (آسمانی) و میزان (شناسایی حق و قوانین عادلانه) نازل کردیم تا مردم قیام به عدالت کنند
و به طور آشکار حضرت داود علیه السلام را این امر داد: (يَا دَاوُودُ إِنَّا جَعَلْنَاكَ خَلِيفَةً فِي الْأَرْضِ فَاحْكُمْ بَينَ النَّاسِ بِالْحَقِّ) ترجمه: ای داود ما تو را خلیفه نماینده (خود) در زمین قرار دادیم، در میان مردم به حق داوری کن و همین قیام مقصد رسالت (اظهار دین) رسول الله صلى الله عليه وسلم نیز است.
(هُوَ الَّذِي أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدَى وَدِينِ الْحَقِّ لِيُظْهِرَهُ عَلَى الدِّينِ كُلِّهِ وَلَوْ كَرِهَ الْمُشْرِكُونَ) سورة الصف: ۹
ترجمه: او کسی است که رسول خود را با هدایت و دین حق فرستاد تا او را بر همه ادیان غالب سازد، هر چند مشرکان کراهت داشته باشند، از این آیت ثابت میشود که غلبه دین اسلام تا به قیامت مطلوب و مقصود است و چونکه غلبه اسلام بدون خلافت حاصل نمی شود لهذا خلافت نیز در هر زمان باید قیام داشته باشد.