تکفیر اعیان مسلمانان به گناهان کبیره؛ آن گناهانی که کفر و شرک نمی باشند، و حکم نمودن به جاویدان بودن اصحاب چنین گناهان در آتش جهنم، همانند جاویدان بودن مشرکان و کافران؛ یکی از خصوصیات خوارج و داعشی های فتنه گر میباشد.
خوارج اولین کسانی بودند که اهل قبله را بسبب انجام گناهان تکفیر کردند، بلکه بسبب آن چیزهای که خود ایشان آنرا گناه میشمردند آنانرا تکفیر نمودند و خون ایشانرا حلال دانستند و گفتند: مردم جز مؤمن و یا کافر بوده نمی توانند، و مؤمن کسی است که تمام واجبات را انجام میدهد و جمیع گناهان را ترک مینماید، و کسیکه چنین انجام نداد پس او کافر بوده و جاویدان در آتش جهنم میباشد.
این از جمله عقاید باطل خوارج بود و هرکسیکه با این سخن شان مخالفت میکرد آنانرا نیز تکفیر میکردند و ایشانرا از جمله ی کافران قرار میدادند و قتل وی را برخود لازم و مال ایشان را حلال میشمردند.
سخت گیری در دین و اندیشهء افراطیت و غلو نه تنها سبب در هلاکت انداختن خود انسان بلکه به هلاکت انداختن دیگران نیز میگردد، زیرا دین اسلام دین وسطیت و درمیانه است که نه افراط و سختگیری در آن جای دارد و نه تفریط و کوتاهی نمودن.
بلی! خوارج مسلمانان را بسبب گمان بدی که نسبت به مسلمانان دارند تکفیر میکنند، و به شبهات و امور محتمل و متشابه .. ویا بسبب آن اموری که اجتهادی اند و یا در آنها اختلاف علما میباشد؛ تکفیر میکنند، و بر مبنای هواء و هوس خویش اموری را گناه میشمارند در حالیکه در دین و شریعت الله گناه نیست؛ سپس مرتکبین آن را به سبب آن؛ کافر و مشرک و منافق خطاب میکنند .. و با مخالفین خویش نیز چنین رفتار میکنند .. و همین است صفت خوارج در مورد اهل گناهان کبیره ، و شاید هم برابر به این صفت باشند که ما آنرا بیان کردیم ویا نسبت به این هم غلو و افراط کنند، هر چند بگویند ما اهل قبله را بسبب گناهان تکفیر نمی کنیم.
این فتنه گران؛ مردم را بسبب گناهانی تکفیر میکنند که مرتکب گناهانی غیر از گناهان کبیره شده اند، و بسبب اموری مسلمانان را تکفیر میکنند که در میان علماء مورد اختلافی و یا اموری اجتهادی است که صاحبان آن میان یک ثواب ویا دو ثواب قرار دارند!
و از نشانه های خوارج اینست که هرگاه ببینند، یکی از مخالفین ایشان عمل نیکی انجام میدهد او را بسبب آن عملش توصیف نمیکنند .. بلکه بسرعت او را رد و ذم میکنند .. و او را ریاکار .. منافق .. خائن .. دست نشانده .. دشمن الله و رسول و دشمن مؤمنان .. خطاب میکنند و بر صدق نیت و ولاء و توجه آنشخص شک میکنند، بدون آنکه دلیل و یا بینه ای بر قول خویش داشته باشند .. و ایشانرا به القاب و اسم های یاد میکنند که مترادف و هم معنی با تکفیر ایشان میباشد، طوریکه میگویند: دروغ گو به الله، دشمن الله … دشمن جهاد و مجاهدین … محارب جهاد و مجاهدین .. خائن … دست نشانده .. جاسوس دشمن کافر … خدماتگار لشکر طاغوت، خدمت گذار منافع خارجی .. وغیره اصطلاحات و کلمات و القاب مترادف .. به این مفهوم، که کفر و تکفیر مخاطب و خروجش از اسلام از آن صفات استنتاج میگردد!
در حالیکه در حدیث صحیح از نبی صلی الله علیه وسلم روایت است که میفرماید: ( من دعا رجلاً بالکفر أو قال: عدو الله، ولیس کذلک، إلا حار علیه ). مسلم.
ترجمه: هرگاه فرد شخصی را به کلمه ای کفر بخواند، و یا برایش بگوید: دشمن الله، در حالیکه او چنین شخصی نباشد و چنین وصفی را نداشته باشد، جز این نیست که آن حکم بر خودش بر میگردد، یعنی خود آن از جمله دشمنان الله متعال حساب میشود.