در سال ۲٠۱۵ فعالیتهای نامیمون خوارج داعش زیرنام «دولة الاسلام فی ولایة خراسان» یا همان داعش خراسان در افغانستان گسترش یافت.
جبههای که ظهورآن بهمعنای ایجاد فتنهای بس عظیم و بزرگ بهحساب میآمد، فتنهای که مدتی قبل اما، در شام ظهور نموده بود و با برافروختن آتش اختلاف، تمام دستاوردهای مجاهدین شام را نقشبرآب نمود.
بله! داعش خراسان، در افغانستان نیز پرچم سقت شده از القاعده را برافراشت و اعلان موجودیت کرد.
در همان روزهای آغازین فعالیت این گروه در افغانستان، امارت اسلامی با درسگرفتن از سرگذشت گروهها و احزاب مجاهدین بعد از شکست شوروی، برای جلوگیری از تکرار آن تاریخ تلخ، هیچگاه فعالیت گروهی دیگر جهادی را زیر پرچمی دیگر نپذیرفت.
بهراستی چرا جبههای دیگر آغاز شود حال آنکه تمام سردمداران معاصر جهاد نظیر امام المجاهدین شیخ عبدالله عـــزام، قائد المجاهدین شیخ اسامه بن لادن ، قـاهر الصلیبین ابومصعب الزرقاوی و قـــاهر الملحدین خطـــآب رحمهم الله جمیعا، همهیشان افتخار شاگردی در مدرسهء جهادی افغانستان را در کارنامه های خود داشتند.
آیا این فریبخوردگان خوارج از پیشگامان جهاد و مبارزه علیه کفر جهانی هم پیشی گرفته اند؟!
از همینرو شورای رهبری امارت اسلامی نامهای سرگشاده برای سرکرده خوارج که آن زمان اکثریت گروههای جهادی به آنها گمان نیک داشتند و عقاید باطلشان هنوز رو نشده بود فرستاد.
در نامهای که برای بغدادی نوشته شد با وضاحت کامل بیان گردیده بود که نباید اعتقاد و باور امارت اسلامی را از روی اخبار مفسدین شناخت بلکه برای آشنایی با منهج امارت اسلامی باید مستقیما با رؤسای مسئول آن، سخنگویان رسمی و شناخته شده مطبوعاتی، معلومات حاصل نمایند.
پیشنهادی که نادیده گرفتهشد و در نتیجه خوارج داعش بخاطر انتقاد ناپذیری، کبر و غرور کاذب و عمیل قرارگرفتن برای دستگاههای استخباراتی قدرتهای کفری نهتنها خون پیرواناش را به هدر داد بلکه با راهاندازی عملیات در افغانستان، ماهیت واقعی خویش را برای تمام مجاهدین و محبینشان رو کرد و به لطف مبارزه جانبرکفان امارت اسلامی، مسلمانان تمام دنیا برائت خویش را از این گروهک منفور اعلان نمودند.