قدس جایگاه واقعی خود را باز یافت:
انعقاد صلح در سال (۱۵) هجری رخ داد و از آن زمان عملاً قدس، شرف در آمدن بدون جنگ و خونریزی به آغوش خاتم ادیان ودین مبارک و جاوید اسلام توسط خلیفه عادل زمان را حاصل کرد، و اهالی آن در صلح و صفا قرار گرفتند و جایگاه واقعی وعظمت از دست رفته خود را بازیافتند.
و بیت المقدس جایگاه واقعی خویش را برای عبادت رب العالمین پیدا کرد، زیرا از جنگها و لشکر کشی های دو ملت انحرافی در طول تاریخ خسته شده بود، اکنون نفس راحتی کشید و سرافراز و مفتخر به این صلح تاریخی گردید.
اما زمان می گذشت و شهر بیت المقدس از عدل اسلام به خود می بالید، زیرا دشمنان اسلام فرصتی برای توطئه و بازپسگیری نمی یافتند، مسیحیان اروپا از صدها سال در کمین و از این بابت ناراحت بودند که مسلمانان کشورهای شرقی آنان را تصرف کرده و کلیه مقامات مقدس و حتى جای تولد حضرت عیسی را در تولیت و اختیار خویش قراردادهاند.
برای تحریک احساسات مردم همین کافی بود، امّا با بودن سلطنتهای نیرومند اسلامی و پیشرفت آنها به سوی ممالک مسیحینشین جرأت حمله به مسلمانان رانداشتند و نمی توانستند که شام، فلسطین یا کشوری دیگر از کشورهای مسلمانان را با نگاه کج بنگرند.
آغاز جنگ صلیبیان:
امّا پس از زوال سلطنت سلجوقیان بدنبال شهادت خواجه نظام الملک بدست ملحدین اسماعیلیه و جنگ داخلی در امپراطوری سلجوقیان در سال (۱۰۹۸) میلادی عبیدیان (فاطمیان) بیت المقدس را به تصرف خود در آورده هزاران نفر را قتل عام کردند و افتخار الدوله را امیر قدس قرار دادند.
و به قبری که مسیحیان آن را قبر عیسی مسیح میدانستند توهین کرده و رفت آمد مسیحیان بدان شهر را ممنوع نمودند وکلیسای قیامت را با خاک یکسان کردند، دسته های زائران مسیحی بیت المقدس که به اروپا باز می گشتند مردم را نسبت به ظلم و ستمی که مسیحیان از دست فاطمیان دیده بودند می ترساندند.
بدیهی است که مسیحیان از این عملکرد فاطمیان سخت برآشفته شدند و جنگ تمام عیار صلیبی را بر علیه عالم اسلام تدارک دیدند و از همانجا جنگهای صلیبی بر علیه اسلام ومسلمین شروع شد.
قدس متعلق به جهان اسلام است و فقط به فلسطینیان تعلق ندارد بلکه به مسلمانان شرق و غرب و تمام نسلهای اسلامی تا قیام قیامت متعلق است، همان طوریکه نمیتوان گفت: مکه مکرمه و مدینه منوره به سعودی تعلق داردو به سایر مسلمانان هیچ ربطی ندارد.
کسی که خداوند متعال در سالهای گذشته (۸۵۳) هجری قمری قدس را بدست او آزاد کرد و به اشغال (۹۰) ساله صلیبیان خاتمه داد نه فلسطینی بود نه عرب، بلکه یک مسلمان، قهرمان کردی الاصل و عجم بود بنام صلاح الدین ایوبی جزاه الله عن المسلمين.
بدین سبب همه مسلمانان وظیفه دارند و بر آنان واجب است که از مسجدالاقصی و سرزمین فلسطین دفاع نمایند، زیرا به اتفاق مسلمانان هنگامی که بر یک وجب از سرزمین های اسلامی تجاوز گردید، جهاد بر اهالی آنجا و بر آنانی که در مجاورتشان به سر میبرند لازم میگردد، اگر آنان از عهده اینکار بر نیامدند و یا کوتاهی و سستی کردند، آنگاه دامنه فرض عین از مناطق نزدیک آغاز شده و به شرق و غرب زمین گسترش میابد.
شیخ شهید دکتر عبدالله عزام در کتاب (فتوای جهاد) مینویسد: «خلف و سلف، فقهای مذاهب چهارگانه و محدثان و مفسران در تمام ادوار مختلف اسلامی، اتفاق نظر دارند که جهاد در اینحالت بر اهالی شهری که مورد تهاجم واقع شده و آنانی که مجاور و نزدیک آن قرار دارند فرض عین است.
بگونهای که فرزند بدون اجازه پدر و همسر بدون اجازه شوهر وبدهکار بدون اجازه طلبکار میتوانند برای جهاد بیرون روند، اگر تعداد اهالی آن شهر برای مقابله کافی نبودند، یا اینکه از خود کوتاهی و سستی نشان دادند و نشستند، آنگاه، فرض عین به شکل دایره از نزدیک ترین جا آغاز و دامنه آن گسترش میابد.
به این ترتیب اگر باز هم نزدیکترها برای مقابله کافی نبودند ویا کوتاهی کردند دامنه آن فراگیر میشود، که شامل همه کره زمین قرار میگیرد.
ضعف و سستی مسلمانان:
ضعف و سستی مسلمانان نشانگر همان چیزی است که خداوندمتعال مسلمانان را به صراحت از آن بر حذر داشته است: [فَلَاتَهِنُوا وَتَدْعُوا إِلَي السَّلْمِ وَأَنْتُمُ الْأَعْلَوْنَ وَالله مَعَكُمْ وَلَنْ يَتِرَكُمْ أَعْمَالَكُمْ]. «پس (ای مؤمنان) هرگز (هنگام جهاد) سست نشوید, و(دشمنان را) به صلح وآشتی دعوت نکنید, در حالی که شما برتر هستید وخدا با شماست, و(چیزی از پاداش) اعمالتان را نخواهد کاست».
این ضعف و سستی و دراز کردن دست محبت و دوستی به سوی دشمن حاکی از حب دنیا پست و مقام و فرار از مرگ است، بلکه از روزی که جنگهای ملی و میهنی، مادی وسیاسی و…. شروع شدند و جایگزین جهاد اسلامی شدند از آن روز به بعد جهان از فوائد و ثمرات وبرکات جهاد محروم شده است، و مسلمانان دچار ذلت و زبونی شده کرامت و ارزش خود را ازدست داده اند و این پیشگویی پیامبر خدا در حق شان حرف به حرف تحقق یافته است که فرمودند:
«يُوشِكُ الْأُمَمُ أَنْ تَدَاعَي عَلَيْكُمْ كَمَا تَدَاعَيِ الْأَكَلَةُ إِلَى قَصْعَتِهَا ، فَقَالَ قَائِلُ: وَمِنْ قِلَّةٍنَحْنُ يَوْمَئِذٍ؟ قَالَ: «بَلْ أَنْتُمْ يَوْمَئِذٍ كَثِيرٌ، وَلَكِنَّكُمْ غُتَاءُ كَغُثَاءِالسَّيْلِ، وَلَيَنْزَعَنَّ الله مِنْ صُدُورِ عَدُوّكُمُ الْمَهَابَةَ مِنْكُمْ،وَلَيَقْذِفَنَّ الله فِي قُلُوبِكُمُ الْوَهْنَ ، فَقَالَ قَائِلٌ يَا رَسُولَ اللهِ،وَمَا الْوَهْنُ؟ قَالَ: « حُبُّ الدُّنْيَا، وَكَرَاهِيَةُ الْمَوْتِ».
«نزدیک است که ملتها علیه شما چنان جمع شوند که غذا خورندگان بر کاسه خود جمع میشوند (و یکدیگر را فرا میخوانند) صحابه عرض کردند: آیا آن وقت، تعداد ما اندک خواهد بود؟ فرمودند: خیر، تعداد شما زیاد خواهد بود، اما شما همانند خس و خاشاک سیلاب خواهید بود و خداوند متعال، هیبت شما را از دل دشمنان تان بیرون خواهد کرد و در دلهای تان (وهن) خواهد انداخت، یکی گفت : یا رسول الله! (وهن) چیست؟ رسول خدا فرمودند: وهن، عبارت است از محبّت دنیا و تنفر از مرگ».
هرگاه مسلمانان از اطاعت الله و رسولش منحرف شدند پس دشمنان اسلام و کفار بر آنها مسلط خواهند شد، زیرا پیروزی و کامیابی، عزت و شوکت، مال و دولت مسلمانان وابسته به اطاعت رب العالمین است.
امروزه یکی از غم انگیز ترین فاجعه؛ تسلط یهود صهیونیست بر بيت المقدس است ، آن شهری که که یکی از سه مساجد گران قدر و قبله اوّل مسلمین و پیدایش اكثر انبياء علیهمالسلام در آن است، به آتش کشیدن آن و غالب بودن یهودیان صهیونیست بر میلیونها اعراب و مسلمانان؛ نه عزت برای مسلمانان است و نه هم کدام افتخاری، بلکه این مجازات سرکشی مسلمانان است، زیرا آنچه بر مسلمانان آمده است مشخص میگردد که به حساب مجازات کردار بد آنها است، و معالجه این چیزی دیگری نیست جز اینکه ما از بد اعمالی خویش نادم شده وقلباً و خالصاً توبه کنیم و به اطاعت الله مشغول باشیم و اعتماد بر الله، و جهاد شرعی و اسلامی کنیم و از اعتماد بر دیگران در معاشرت و سیاست باز آییم، ان شاء الله بيت المقدس و سرزمین فلسطین در تصرف ما در خواهد آمد.
اما جای بسی تأسف است که فرمانروایان فعلی، و مسلمانان تا هنوز بر این حقیقت متنبه نشده و هنوز به کمک دیگران چشم دوخته اند و برای پس گرفتن بیت المقدس چنان طرح و نقشه میکشند که از روی امکانات ظاهری هرگز راه حل عملی ندارد.
فإلى الله المشتكى.