از صفحات تاریخ؛ خلافت عثمانی! بخش سیزدهم

حارث عبیده

برخی از تاریخ‌نویسان متعصب بر این باور اند که ارتش ینی‌چری از فرزندان مسیحیانی تشکیل شده بود که به زور از والدین شان گرفته می‌شدند و مسلمان می‌شدند. آن‌ها می‌گویند که برای این کار قانونی منظم وجود داشت و این نظام را به عنوان یک نظام فشرده توصیف می‌کنند. به گفته آن‌ها، این نظام از فرزندان مسیحیان مالیات می‌گرفت که به آن «مالیه کودکان» می‌گفتند.

بر اساس باور آن‌ها، تحت این قانون، مسلمانان به جای یک‌پنجم غنایم، پنج کودک را به زور از شهرها و مناطق مسیحی‌نشین می‌گرفتند و آن‌ها را مسلمان می‌کردند. برخی از تاریخ‌نویسان متعصب که سعی در تحریف حقایق دارند عبارتند از: کارل بروکلمان، گیبونز و جب.

اما واقعیت این‌گونه نبود. حقیقت این‌ست که در نظام فرعی آن‌ها، مالیات از مسلمانان گرفته می‌شد. این یک داستان دروغین است که به زور وارد تاریخ اورخان و مراد خان شده و اکنون به تمام عثمانی‌ها نسبت داده می‌شود و بر آن‌ها تهمت می‌زند.

کودکانی که به دلیل جنگ‌های پی‌در‌پی یتیم می‌شدند و کسی را برای سرپرستی نداشتند، توسط دولت عثمانی تحت کفالت قرار می‌گرفتند و برای این کار قانون منظمی وضع شده بود. دین دولت عثمانی اسلام بود و اسلام به هیچ وجه اجازه نمی‌دهد که از کودکان مالیات گرفته شود. در واقع، این اتهامی است که توسط تاریخ‌نویسان متعصب مسیحی به عثمانی‌ها زده شده است.

به دلیل جنگ‌ها، بسیاری از کودکان از والدین خود جدا می‌شدند. مسلمانان عثمانی این کودکان را که در کوچه‌های مناطق فتح‌شده سرگردان بودند، جمع‌آوری کرده و تحت کفالت قرار می‌دادند. آن‌ها به این کودکان تضمین آینده‌ای روشن می‌دادند. آیا در هیچ دینی غیر از اسلام چنین تضمینی برای آینده کودکان وجود دارد؟

متأسفانه به جای رد این دروغ‌ها، برخی از تاریخ‌نویسان مسلمان در مدارس و پوهنتون‌های خود این مطالب را به عنوان واقعیت تدریس می‌کنند و این مطالب را به گونه‌ای آموزش می‌دهند که گویی حقیقت محض هستند. این افراد به طور مکرر این ادعاها را در کتاب‌های خود تکرار می‌کنند.

از جمله این افراد، تاریخ‌نویس معروف فریدبیگ در اثر خود «الدول العلیة العثمانیة»، دوکتور علی حسون در اثر خود «تاریخ الدولة العثمانیة»، مؤرخ محمد کرد علی در اثر خود «خطط الشام»، دوکتور عمر عبدالعزیز در اثر خود «محاضرات فی تاریخ الشعوب الاسلامیه» و دوکتور عبدالکریم غربیه در اثر خود «العرب والأترک» هستند که این اتهامات و افترات را بارها و بارها زنده کرده‌اند.

حقیقت این است که همه این‌ها افسانه‌ها، اتهامات و داستان‌های ساختگی هستند که هیچ سند و مدرکی در منابع اسلامی ندارند؛ بلکه منبع این ادعاها نوشته‌های مشرکین است که ادعا می‌کنند مسلمانان از کودکان مالیات می‌گرفتند و قانونی وجود داشت که بر اساس آن فرزندان نامسلمانان را به زور از والدین شان می‌گرفتند. در میان این تاریخ‌نویسان متعصب، نام‌های مؤرخان مسیحی مانند «سوموفیل» و «بروکلمان» به طور خاص قابل ذکر است.

این افراد کسانی هستند که با دست‌کاری تاریخ اسلام، نسل آینده مسلمانان را از گذشته روشن و تاریخ خود بی‌خبر می‌کنند. کودکانی که آموزش‌های ویژه جهادی دریافت می‌کردند، مسیحی نبودند؛ بلکه فرزندان مسلمانانی بودند که تازه مسلمان شده بودند و مسیحیت را ترک کرده بودند. اسلام برای آن‌ها تنها هدف و خوشبختی زندگی بود. این افراد به میل خود فرزندان شان را به حاکمان زمان می‌سپردند تا تحت اصول اسلامی آموزش ببینند.

سایر کودکانی که تحت کفالت قرار می‌گرفتند، کودکانی بودند که در جنگ‌ها یتیم شده بودند. دولت عثمانی آن‌ها را جمع‌آوری کرده و بر اساس اصول اسلامی آموزش می‌داد. آن‌ها در پادگان‌های خود زندگی می‌کردند. اورخان ارتشی تشکیل داده بود که یک ارتش رسمی بود و در هر شرایطی آماده جنگ بود و در پادگان‌های خود زندگی می‌کرد.

رهبران روم و سربازان شان که قلب‌هایشان از نور اسلام پر شده بود، در کنار اعضای خانواده سلطنتی، گروهی از مجاهدان بودند که همیشه آماده پاسخ به داعیان جهاد بودند.

Exit mobile version