مردم افغانستان بعد از جنگهای ویرانگر داخلی تحمیلشده از سوی جنگسالاران، بهتازگی زیر پرچم نظام اسلامی، شب و روزهای آرامی را سپری مینمودند، که آمریکای طاغوت و همپیمانان آن به طمع سلطهیافتن بر این ملت رنجدیده، حملات وحشتناکی را آغاز نموده و این سرزمینرا اشغال نمودند.
اشغال نامیمونیکه بیش از بیستسال دوام یافت و در این مدت، مردم افغانستان حوادث تلخ و دلخراشی را پشت سر گذاشتند، اما این ظلمها و جنایات هرچند بیخد و اندازه بود، با آنهم چیزی از عزم راسخ مردم مجاهد نکاست و در مقابل، ارادهشان برای ایستادگی در مقابل بیگانگان و مزدوران داخلیشان را چندبابر نمود.
همین مقاومتهای جانانه بود که سرانجام بعد از گذشت بیستسال، آمریکا و متحداناش را مجبور به عقبنشینی از گزینه نظامی و نشستن پای میز مذاکره در قطر نمود.
مذاکرهای که بعد از ماهها رایزنی، به امضای توافقنامه دوحه در تاریخ ۱۰ حوت ۱۳۹۸ انجامید و آمریکا؛ این دشمن قسمخورده اسلام با امضای آن، مهر تاییدی بر شکست ننگین خود در افغانستان نهاد و جهاد و مبارزه افغانها را پیروز این نبرد نابرابر اعلان نمود.
بعد از امضای توافقنامه دوحه اما، صبح امید بر ملت داغدیده افغانستان شروع به تابیدن نمود و اشغال طولانیمدت این دیار و تمام تبعات منفی آن نیز یکی پی دیگری از بین رفت.
بله! بعد از امضای توافقنامه دوحه نشانههای فروپاشی رژیم دستنشانده کابل هر روز بیش از قبل نمایان شده و تنها بعد از گذشت یک سال و شش ماه بهطور کامل فروپاشید.
بهدنبال آن، بر معضلاتی همچون: ناامنی، فساد اداری و اخلاقی، تهاجم فکری غرب، بیثباتی اقتصادی و سیاسی، چالشهای فرهنگی، دخالت بیگانگان در امورات داخلی و دیگر تبعات منفی اشغال نیز مهر پایان گذاشته شد.
ناگفته نماند که امضای توافقنامه دوحه و پس از آن فروپاشی اداره اجیر کابل، تمام پروژههای غرب در این کشور را نیز نیمهتمام گذاشت و تمام نقشههای شومشان را نقش برآب نمود.
خوارج داعش نیز یکی از همین پروژههای شوم دشمنان اسلام در افغانستان بود که بعد از امضای توافقنامه دوحه، حلقه فعالیتهای پلیدشان بیش از هر زمان دیگری تنگتر گشت و در روزهای نخست رویکار آمدن امارت اسلامی، تمامی لانههای زهراگینشان ویران گردید.
از همین جهت ملت مجاهدپرور افغانستان ۱۰ حوت را نقطهی عطفی در تاریخ این کشور خوانده و از آن به عنوان سرآغاز پایان روزهای سرد و تاریک افغانستان یاد میکنند.