خوارج کلام الله را نمی‌دانند؛ چند مثال شان! بخش دوم

قیس نعمانی

هنگامی که حضرت ابن عباس رضی‌الله‌عنهما برای مناظره با خوارج رفت، به آن‌ها گفت:
“قلت: لهم، أتيتکم من عند اصحاب النبي “صلی الله عليه وسلم” المهاجرين والأنصار، ومن عند إبن عم النبي “صلی الله عليه وسلم” وصهره، وعليهم نزل القرآن، فهم اعلم بتأويله منکم، وليس منکم فيهم احد.”

“من از نزد اصحاب رسول الله صلی‌الله‌علیه‌وسلّم آمده‌ام؛ در میان آن‌ها هم انصار هستند و هم مهاجرین. و از نزد پسرعمو و داماد رسول الله صلی‌الله‌علیه‌وسلّم (حضرت علی کرّم‌الله‌وجهه) آمده‌ام. این‌ها کسانی هستند که قرآن در حضور آن‌ها نازل شده است و این‌ها در تفسیر و تأویل کلام الله از شما آگاه‌ترند، و در میان شما کسی از این افراد وجود ندارد.”

این حدیث مبارک بسیار طولانی است، اما به تناسب موضوع، بخشی از آن را نقل کردیم. حدیث در سنن نسائی در السنن الکبری با شماره ۸۵۲۲ آمده است. می‌توانید حدیث کامل را در آنجا مطالعه کنید.

علامه ابن حزم رحمةالله‌علیه در تألیف خود در باره نادانی خوارج چنین گفته است: “و لکن الخوارج کانوا اعرابًا جهالاً کالأنعام، بل هم أضل سبيلا”.
(الفصل في الملل والاهواء والنحل)

در جای دیگری می‌گوید: پیشینیان خوارج، مردمانی کوه‌نشین و صحرانشین بودند. آن‌ها قبل از آنکه به فهم صحیح سنت‌های ثابت‌شده از رسول الله صلی‌الله‌علیه‌وسلّم برسند، شروع به تفسیر کلام الله کردند. و در میان خوارج، حتی یک نفر از فقهای مشهور نیز وجود نداشت.

نه از شاگردان عبدالله بن مسعود کسی بود، نه از شاگردان عمرو بن عاص، نه از شاگردان حضرت علی رضی‌الله‌عنه، نه از شاگردان عائشه صدیقه رضی‌الله‌عنها، نه از شاگردان ابوموسی اشعری، نه از شاگردان معاذ بن جبل، نه از شاگردان ابودردا، نه از شاگردان سلمان، نه از شاگردان زید بن ثابت، نه از شاگردان عبدالله بن عباس، و نه از شاگردان عبدالله بن عمر (رضوان‌الله‌علیهم‌اجمعین).

به‌همین دلیل، اگر خوارج را ببینید که وقتی مسئله جدیدی برایشان پیش می‌آید و آن مسئله نیاز به یک فتوی کوچک دارد، میان آن‌ها اختلاف شدیدی ایجاد می‌شود و بر اساس آن یک‌دیگر را تکفیر می‌کنند. از اینجا ضعف و نادانی خوارج را درک کنید که چقدر از کلام الله، کلام الرسول و علم فقه دور و ناآگاه هستند.

زمانی که حضرت علی رضی‌الله‌عنه از نصیحت کردن آن‌ها خسته و ناامید شد، و پس از آنکه خوارج در روی زمین فتنه و فساد به پا کردند و خون‌های ناحق ریختند، ایشان رضی‌الله‌عنه علیه خوارج اعلام جنگ کرد و صفات زیرین و رذیل آن‌ها را چنین بیان کرد:

“قاتلوا من حاد الله، وحاول أن يطفئ نور الله. قاتلوا الخاطئين الضالين القاسطين المجرمين.
الذين ليسوا بقرآء للقرآن، ولا فقهاء في الدين، ولا علماء في التاويل، ولا لهذا الامر بأهل سابقة في الإسلام. و الله! لو ولوا عليكم لعملوا فيكم بأعمال كسرى و هرقل”
(تاريخ الطبري ۷۸/۵).

با کسانی بجنگید که با خدا دشمنی می‌کنند و می‌خواهند نور خدا را بر روی زمین خاموش کنند. با گناه‌کاران، گمراهان، ستمگران و مجرمان بجنگید. این‌ها نه قاری کلام الله هستند، نه فقیه در دین اسلام، نه عالم در علم تفسیر و تأویل، و نه پیش از این در اسلام وجود داشته‌اند.

به خداوند جل جلاله قسم! اگر این‌ها بر شما مسلط شوند، همان کارهایی را با شما خواهند کرد که کسری و هرقل انجام دادند.

وما توفیقی إلا بالله، علیه توکلت و إلیه أنیب.

Exit mobile version