اگر در واقع انسان در پی یافتن سیر تاریخی پیدایش این گروه و حرکت جنگ سالار باشیم، در خواهیم یافت که سیر تاریخی آن به بعد از استقرار نظام دموکراتیک در عراق و به قدرت رسیدن گروه خاصی در این سرزمین شکل گرفت.
حرکتی که با نام و نشان داعش یعنی دولت اسلامی عراق و شام پا به میدان مبارزه گذاشته و برای خود و مبارزات خود طرحی در نظر گرفته بودند.
این حرکت از بدو تاسیس و پیدایش خود، راه سرنگونی قدرت ها را در ذهن داشت و بر این پندار بود که می بایست تفکر او غالب گردد و همه حرکت ها جذب آنها شوند.
گروه موسوم به دولت عراق و شام (داعش) یک گروه خون آشام و مسلح با اندیشه و شیوه توحش پا به میدان گذاشت و چند صباحی را با برهم زدن نظم به میان آمده و بخصوص در خاورمیانه بر آن بود تا بتوانند با ایجاد توحش و حس ظلم پیشه گی، جهان را به غمکده ای مبدل سازند و اندیشه های ناخالص خود را به نام دینی مقدس و الهی پسوند دهند.
گروهی که در تاسیس و اساس نامه اش، اجرای شریعت را هدف نهایی خود بیان داشته بود، به بدنام سازی شریعت با روش های بسیار خطرناکی پرداخته بود.
در واقع اگر با نگاهی عمیق تر به قضیه جهانِ کنونی نگاهی بیفکنیم در خواهیم یافت که تروریسم این روزها به یکی از شاخه ها و شاخصه ها و مشکلات کلیدی جهان مبدل گشته است، در این میان خاورمیانه که در واقع این فرزند ناخلف را در خود می پروراند، دست خوش تغییرات و تحولات مخرب گشته است.
در واقع پدیده داعش بدترین، وحشی ترین و در اوج این توحش یکی از سرسپرده ترین گروه هایی می باشد که تا کنون در میدان آمده و بادار محور بوده است.
اگر در پی یافتن علل و عوامل پیدایش این حرکت باشیم، باید که در نخست بسترهایی که این گروه در آن رشد کرده است را به بررسی بگیریم که به این صورت به درستی خواهیم توانست علل پیدایش آن را دریابیم.
داعش حرکتی که تار و پود آن با ظلم و تباهی تنیده شده است، نه تنها کشورهای عربی بلکه تمامی کشورهای منطقه را نا امن ساخته است.
چگونه و چرا این گروه به وجود آمد؟
در پاسخ به این سوال که داعش چگونه و چرا به وجود آمده است، باید اذعان داشت که در قدم نخست عدم موجودیت برنامه های مشترک المنافع در میان کشورهای منطقه باعث این می گردد که گروه هایی همچون داعش، خونی در رگ های خود ریخته و رمقی برای خود فراهم سازند.
موجود نبودن یک برنامه منظم و دقیق باعث می گردد که گروه های مختلف جهان را بدون صاحب و بی برنامه تصور نموده و خود را ناجی این بی برنامه گی تصور نمایند.
دومین عامل شکل گیری این حرکت انسان کش، را می توان تطمیع و به امید رسیدن به ثروت و مقام دانست.
این نه تنها باعثه برانگیخته شدن داعش در منطقه گردیده بود، بلکه یکی از اساسی ترین انگیزه های گروه های مخرب تصور می شود.
جنگ های عراق و سوریه و نقش آمریکا
تنش از زمانی در میان قدرت ها به وجود می آید که یکی از این داعیه داران قدرت برتر بر این باور می گردد که قدرت او رو به زوال است و قدم به سوی قهقرا گذاشته است.
آمریکا که در تحولات اخیر در خاورمیانه و آسیا نقش مهمی داشته است، در پیدایش داعش نیز قلمش رنگی پر رنگ تر از سایر اقلام داشته است.
آمریکا به شعله ور ساختن جنگ های داخلی در عراق و سپس در سوریه، امید رسیدن به اهداف خود را قریب الوقوع تصور می نمود.
و برای رسیدن به این آرزو می بایست گروه های نیابتی و حرف شنو از خود داشته باشد که در صورت تخطی هم پیمانان، بتواند مسیر ناهموار خود را هموار نماید.
آمریکا به طرح و برنامه ای مشخص حرکت داعش را سامان داد و سازمانش را به اختیار بُرد استخباراتی خود که در منطقه فعالیت می نمودند؛ قرار داد.
طرح نخست آمریکا با ایجاد این گونه حرکت ها در منطقه بخصوص در عراق و سوریه در پی از بین بردن سایر حرکت های جهادی بود که در آینده می توانست برای برنامه ها و طرح های آمریکا بازدارنده باشد.
از آن جایی که حس مکاری و روباه صفتی در طرح های دراز مدت آمریکا موجود بود، طرح داعش که برای از بین بردن و یا حد اقل بدنام سازی حرکت های جهادی موثر بود، در اولویت های طرح های دراز مدت این سایه شوم قرار گرفت.
کشورهایی که برای ریشه دادن و تنومند گشتن این طرح قابل بذر بود، کشور عراق و سوریه بود.