طاعونی به نام داعش | بخش سوم

ابو هاجر الکردی

 

در‌ اثنای خیانت خوارج، نظام بشار اسد و کرد بیشتر نفع می‌بردند و ضرر آن بیشتر متوجه مجاهدین بود؛ زیرا که زمانی مجاهدین در جنگ با داعش از مناطق تحت نفوذ خود عقب نشینی می‌کردند، اتحاد صلیبی به بهانه‌ی حضور داعش در آن مناطق، نیروهای بشار اسد و کرد‌ها را حمایت می‌کرد و از زمین و هوا بر آن مناطق حمله ور می‌شد.

 

در حقیقت، نقش داعش در آن مناطق، به عنوان گروه موجود در خط مقدم جنگ به نفع ملل باطل علیه مجاهدین بود، زیرا که آنها فقط علیه مجاهدین موضوع تند و انگیزه استقامت داشتند، ولی در مقابل نیروهای بشار اسد و کوردهای ملحد هیچ گونه استقامتی نداشتند.

 

شمشیر آنها همیشه در مقابل اهل اسلام از غلاف کشیده بود، اما نفع آنها به کفار می‌رسید.

اگر در تمام رویکرد‌ داعش نظری انداخته شود، متوجه میشویم که کسانی را که آنها سر بریده و به کام مرگ فرستادند، بیشترشان مجاهدین بودند و من به عنوان شاهد عینی و حاضر در جنگ علیه این فرقه گمراه، بارها مشاهده کرده‌ام که شوق و انگیزه پیروان داعشی، از بین بردن جوانان اهل سنت و مجاهدین بوده و است.

آنها به بهانه‌ی بیعت با امیر خود خوانده، به هر راهی قدم می‌گذارند و کسی که از جهالت و گمراهی آنها اعلان برائت کرد، در نزد شان به این معنی است که از دایره اسلام خارج شده است و گویا مرتد شده است.

بارها مشاهده شده؛ زمانی که مجاهدین موفق می‌شدند که از طریق تلفون همراه کشته شدگان داعشی با سایر اعضای آنها ارتباط بگیرند، به محض اینکه هویت مجاهدین برای آنها معلوم می‌شد، با اتهامات بی اساس آنها را مرتد خطاب می‌کردند.

Exit mobile version