مروری کوتاهی بر زندگی و مجاهدت‌های شهید انجینر ننگیالی (فیاض)

شخصیت زاهد، متدین و مجاهد شهید سعید انجنیر ننگیالی فیاض فرزند محمد امان در خانواده‌ای علمی در قریه بلند باباخیل‌ ولسوالی جغتوی ولایت میدان وردگ در سال ۱۳۷۴ هجری شمسی چشم به جهان گشود، تحصیلات ابتدایی را از ملا امام مسجد آغاز کرد، در هفت سالگی به لیسه غازی محمد جان خان پیوست و هم‌زمان در مدرسه دینی قریه خود به تحصیل علوم دینی پرداخت.

از آنجایی‌که نیروهای ناتو به کشور عزیز ما افغانستان حمله کرده بودند، این جمله بر زبان هر مسلمان صادقی جاری بود که جهاد با مهاجمان و غلامان‌شان فرض عین است، از همین‌رو وجدان شهید انجینر ننگیالی فیاض به جوش می‌آمد و می‌گفت: چه روزی خواهد رسید که با آمریکایی‌ها روبرو بجنگم! با گذشت سال‌ها نفرت مسلمانان در قبال متجاوزان روز به روز بیشتر می‌شد و صفوف مجاهدین منظم‌تر می‌شدند، بعد از آن جهاد عملاً آغاز شد، حماسه شور و عشق گرم شده بود و قافله شهدا سیر خویش را آغاز نموده بود که شهید انجینر فیاض در گروپ قوماندان نجیب الله ابراهیمی شامل شد و به میدان گرم جهاد راه یافت.

در آن زمان تازه به بهار جوانی رسیده بود، متعلم بود اما خداوند او را از عزم و اراده قوی بهره‌مند ساخته بود، در عرصه جهاد از هیچ خطری نمی‌ترسید. پس از قبولی در امتحان کانکور در رشته اقتصاد پوهنتون غزنی پذیرفته شد، در کنار فعالیت‌های قوی جهادی و مشکلات امنیتی شدید مرحله درس خود را تکمیل نمود، در همین زمان پدیده ناگوار خوارج در ولایت ننگرهار ظاهر شده بود و به تمام مجاهدین در کنار مبارزه با اشغالگران چالش دیگری نیز پیدا شده بود.

برای سرکوب نمودن داعش واحدهای منظم مجاهدین در ولایات مختلف تشکیل شدند که در میان آن‌ها یک قطعه از ولایت میدان وردگ به فرماندهی مولوی نورالرحمن نصرت به نام (قطعه سرخ) آماده و ارسال گردید، شهید انجنیر ننگیالی نیز که در تاکتیک‌ها و مهارت‌های مختلف جهادی به ویژه در استفاده از سلاح‌های لیزری تجربه کافی داشت، به فرمان فرمانده این قطعه همراه با سایر دوستان مجاهد به ولایت ننگرهار رفت، در آن‌جا با کمال رشادت و شهامت فراوان به جهاد و مبارزه‌اش ادامه داد، نزدیک به ۵ ماه در ولایت مذکور با دشمنان دین و کشور (خوارج) جنگید که تعداد زیادی از دشمنان را به گودال هلاکت فرستادند و چندین ولسوالی ولایت مذکور را از چنگال دشمن آزاد کرد، شهید جوان به قدری شجاع بود که از همه‌ جلوتر درگیر نبرد تن به تن با دشمنان می‌شد.

نام‌برده پس از مجاهدت‌های فراوان در ۲۴ دلو سال ۱۳۹۹ هجری شمسی شب جمعه در ولسوالی شیرزاد ولایت ننگرهار همراه با دوست عزیز شهید انجنیر ولی‌الرحمن ریحان در حمله طیاره‌های بدون سرنشین باداران خوارج به شهادت رسید، خداوند شهادت شان را بپذیرد.

وقتی به ولایت ننگرهار می‌رفت، در کنار اجازه گرفتن از مادرش، گفت: مادر! اگر من شهید شدم بر من گریه نکن! چون دوستان من ناراحت می‌شوند، جهاد وظیفه بزرگی است، هر روز بزرگان و علمای ما شهید می‌شوند ما که نسبت به آن‌ها چیزی نیستیم‌. همین‌گونه اتفاق افتاد؛ وقتی جنازه شهید ننگیالی فیاض را به قریه آوردند تمام مردم ناراحت بودند، همه از خوش‌اخلاقی، تقوی، اخلاص و صداقت او می‌گفتند اما مادرش حتی یک قطره اشک نریخت و به مردم گفت: پسرم را وقف دین خدا کرده بودم و خداوند او را پذیرفت.

حدود پنج هزار (۵۰۰۰) نفر به‌شمول علما، اساتید، محصلین، شاگردان مکاتب و عموم مردم در مراسم تشییع پیکر شهید انجنیر ننگیالی فیاض و شهید انجنیر ولی‌الرحمان ریحان شرکت کردند و جنازه‌های شان را‌ با کمال ادب و محبت در قبرستان آبایی‌شان در قریه بلند بابا خیل‌ به خاک سپردند.

نحسبه کذلک والله هو حسیبه!

عبدالله مسلم
Exit mobile version