معرفی خوارج! بخش نهم

راشد شفیق

افراط در دین (غلو):
خوارج در ابتدا همان‌گونه بودند که رسول الله صلی الله علیه وسلم پیش‌بینی کرده بود که: «عبادت‌های شما در برابر عبادت‌های آنان کم به نظر خواهد رسید». آنان از یک سو خود را بسیار عابد می‌دانستند اما از سوی دیگر در تکفیر و افراط تا بالاترین حد پیش رفته بودند.
جُندب أزدی رضی‌الله‌عنه می‌گوید: «وقتی به سوی سپاه خوارج رفتیم صدای تلاوت قرآن آنان همچون وزوز زنبورها بود».

این وضعیت خوارج بود؛ آنان در روزه، نماز و تلاوت قرآن بسیار مشتاق بودند، اما از اعتدال خارج شده و به افراط کشیده شدند. سخت‌گیری آنان به حدی رسید که از اصول اسلام تخطی کردند، از جمله این‌که مرتکبان گناهان کبیره را تکفیر می‌کردند.

برخی از آنان چنان دچار افراط شدند که هر گناهکاری را – هرچند گناهش کوچک بود – کافر، مشرک و مستحق دوزخ می‌دانستند، همان‌گونه که این مسئله در کتاب “الفصل” اثر ابن حزم رحمه‌الله توضیح داده شده است.

سخت‌گیری آنان به حدی رسید که هر مسلمانی را که مخالف دیدگاهشان بود، کافر می‌دانستند، برخی از آنان، مسلمانان مخالف را منافق خطاب می‌کردند و برخی دیگر فتوای قتل آنان را صادر می‌نمودند، حتی برخی گروه‌های خوارج، مانند “ازارقَه”، به زنان و کودکان مسلمانان نیز رحم نمی‌کردند.

زیان‌های سخت‌گیری خوارج:

واقعیت این است که خوارج به سبب جهل، افراط و سخت‌گیری؛ زیبایی اسلام را از بین بردند، آنان مسیری را در پیش گرفتند که نه رسول الله صلی الله علیه وسلم به آن امر کرده بود و نه قرآن کریم آن را تأیید کرده است.
رسول الله صلی الله علیه وسلم از سخت‌گیری منع کرده زیرا سختگیری در تضاد با آسان‌گیری و اعتدال اسلام است، لذا فرمود:
«هلاک شدند کسانی که در دین افراط می‌کنند!» این جمله را سه بار تکرار فرمود. (مسلم)

همچنین، ایشان فرموده‌اند:
«دین آسان است، هرکس در آن سخت‌گیری کند، دین بر او غلبه خواهد کرد؛ پس استقامت کنید و بر راه درست پایدار باشید».

این واضح است که روش خوارج یک مسیر افراطی بود که در تضاد با نرمش و آسان‌گیری اسلام قرار داشت.

جهل خوارج:
جهل یک آفت بزرگ است و نه‌تنها قابل ستایش نیست، بلکه نشانه‌ای از سرزنش و نکوهش است، جهل در مقابل علم قرار دارد، و بدترین حالت زمانی است که فرد جاهل نداند که جاهل است، اگر جاهلی تصور کند که از دیگران داناتر است، این نهایت حماقت خواهد بود.

اساس مکتب فکری خوارج نیز بر جهل استوار بود. بنیان‌گذار این جریان “ذو الخویصره تمیمی” بود؛ همان کسی که به پیامبر صلی الله علیه وسلم گفت:
«ای محمد! عدالت کن، زیرا تو عادلانه رفتار نمی‌کنی!» (مسلم)

رسول الله صلی الله علیه وسلم در پاسخ به او فرمود:
«هلاکت بر تو باد! اگر من عدالت نکنم، پس چه کسی عدالت خواهد کرد؟»

از نشانه‌های جهل عمیق خوارج این بود که از حضرت علی رضی‌الله‌عنه خواستند ابتدا کفر خود را بپذیرد و سپس توبه کند!

علامه ابن حجر رحمه‌الله می‌گوید:
«هنگامی که خوارج شروع به تکفیر مخالفان خود کردند، قتل مسلمانان را روا دانستند، اما اهل ذمه (اقلیت‌های غیرمسلمان) را رها کردند و جهاد علیه کفار را کنار گذاشتند، آنان فقط به کشتار مسلمانان مشغول شدند، این عبادت جاهلان است!»

در نهایت، نتیجه جهل آنان این شد که هم به خودشان آسیب زدند و هم به دیگران، چنان‌که خداوند متعال می‌فرماید:
«آیا شما را از زیان‌کارترین مردم در اعمال آگاه کنم؟ آنان که تلاششان در زندگی دنیا تباه شد، درحالی‌که گمان می‌کردند کار نیکی انجام می‌دهند!». (الکهف: ۱۰۳-۱۰۴)

Exit mobile version