پدیده‌ی داعش…!

احمد الله مهاجر

بخش سوم

من با اطمینان کامل می‌گویم که اگر در آن زمان افرادی همچون داعش وجود می‌داشتند، با بسیار جرئت و متانت بر خود رسول الله (صلی الله علیه وسلم) نیز مهر ارتداد و یا کفر را می‌زدند (پناه به خدا) که چرا با مشرکان چنین پیمانی را با چنین پیشنهادات پذیرفته است؟!

و در این پیمان طالبان نیز می‌بینیم که طالبان با آمریکا این را پذیرفت که از هرگز کسی را اجازه نخواهد داد تا از خاک افغانستان برخلاف کشورهای دیگر فعالیت داشته باشند؛ پس در هر دو پیمان، پذیرش چنین گزینه‌ها بنابر مصالح علیای شریعت اسلام و مسلمانان، از سوی رهبران این امت، صورت گرفته است.

اما مطمئن باشید که این پیمان نیز همچون پیمان حدیبیه از سوی آمریکا شکسته و دوباره برخلاف آنها جهاد آغاز می‌گردد، اما برای این کار لازم است که قبل از آغاز، خود را با وسایل و اسبابی که دشمن داراست، آراسته سازند تا جواب یک گلوله‌ای دشمن را با موشک‌ها بدهیم؛ در آن زمان می‌توانیم برخلاف کشورهای دیگر فعالیت داشته باشیم ورنه  در چنین عصر و با چنین امکانات، هم‌زمان جنگیدن با چندین کشور به جز خودکشی و حماقت نمی‌باشد و کشورهای اسلامی به سوی همان گردابی می‌روند که امروز شاهد اندلس یعنی اسپانیای امروزی هستیم.

اعتراض و دلیل دیگر آنان بر کفر، شرک و ارتداد طالبان اینست که چرا شیعه، روافض و دیگر کفار تحت حاکمیت امارت اسلامی زیست داشته و امارت اسلامی همواره در دفاع از آنان برخلاف ما می‌جنگد؟!

در این مورد بایست گفت که نبی علیه السلام از کشتن و جنگیدن با آن عده افرادی که در جنگ با ما شریک نیستند و به شعایر اسلامی نیز توهین نمی‌دارند، ما را باز داشته است؛ به همین لحاظ نه تنها شیعه و روافض بلکه هر کافری که در اینجا زیست دارد، در امن بوده و بر حکومت لازم است تا امنیت آنها را بگیرد و احدی حق ندارد به انها ضرر برساند اما به شرط اینکه حربی نباشد، برخلاف حکومت فعالیت نداشته باشد و نیز توهین شعائرالله را نکند و اگر کسی چنین نباشد حتماً مورد بازداشت قرار می‌گیرد؛ چنانچه در این اواخر از بازداشت نمودن بعضی جاسوسان ایرانی و بریتانیایی خبر داده شده است.

و اگر نمایندگان و ژورنالیست‌های کشورهای دیگر، بدون رعایت حجاب و احکام اسلامی با بزرگان و نمایندگان امارت اسلامی از جهت مجبوریت ملاقات و مصاحبه‌ها می‌دارند، این بر نقض دولت دلالت ندارد، چه برسد بر اینکه مهر کفر، شرک و ارتداد را زده شده و خون تک، تک افراد به هدر داده شود؛ زیرا امارت اسلامی بر انها تسلط ندارد تا حجاب و دیگر احکام شریعت را بر آنها تطبیق نماید و از طرف دیگر امنیت نمایندگان کشورهای دیگر حتی غیراسلامی بر حکومت لازم است و نیز لازم است تا بعد از تمام شدن ماموریت ایشان، آنها را به جای امن‌شان برگرداند.

و اگر از بسته‌های چهل میلیون دلاری که هر هفته و یا یک هفته در میان، به افغانستان آورده می‌شود، حرف زده و می‌گویند که این دلارها به طالبان از طرف آمریکا داده می‌شود و این را دلیل بر دوستی و و ارتداد طالبان می‌گیرند؛ پس بدون تردید در مورد این بسته‌های دلاری در جهالت عمیق قرار دارند؛ زیرا نمی‌دانند که این بسته‌ها از کجا، برای کی و به کدام هدف آورده می‌شود.

این بسته‌های کمک‌های بشردوستانه، از سوی ملل‌متحد به کابل انتقال داده شده و به بانک بازرگانیِ جهانی AIB سپرده می‌شود، نه به بانک مرکزی افغانستان؛ بلکه وظیفه‌ای بانک مرکزی فقط اینست که پول‌ها را از میدان هوایی به بانک AIB برساند.

این کمک‌های بشردوستانه که سال گذشته در کنفرانس جهانی اعلان شد و پنجاه فی‌صد از اصل کم شده بود، در دفترهای ملل‌متحد و بر کارمندان آن، به مصرف می‌رسد. و باقی‌مانده آن در ادارات مختلف ملل‌متحد مانند؛ (WFP, UNICEF, WHO, FAO, UNDP, UNHCR, UNAMA) وغیره، به مصرف می‌رسد.

ملل‌متحد اعلان کرده است که تا آنکه از سوی دولت افغانستان, امارت اسلامی مداخله صورت نگیرد، آنها به ادرات UN این بسته‌های نقدی را می‌فرستند.

شرط دیگر بین الملل این بود که پول‌ها نباید به بانک مرکزی افغانستان، تحویل داده شود؛ بلکه به بانک خصوصی و بازرگانی که آنها در آن بانک، اکونت داشته باشند، فرستاده شود.

این بسته‌های کمک‌های بشردوستانه که دلار را به افغانستان وارد می‌سازد، در کنترل نمودن انفلاسیون و ارزشت افغانی، رول مهمی دارد و بحران موجود را از مصیبت بزرگی نجات داده است؛ زیرا اگر این دلار وارد کشور نشود، در حالی که افغانستان به ذخیره‌های خود که از سوی آمریکا منجمد شده است، دسترسی ندارد، دیری نمی‌گذشت که افغانستان با فاجعه‌ای هولناک روبرو می‌شد؛ بخاطری که اقتصاد افغانستان بر بنیاد اسعار نقدی قایم بوده و تمام دادوگرفت با پول نقد صورت می‌گیرد.

این خلافت‌نماهای امروزی چرا تمام کشورهای کفری جهان را گذاشته اند و به سوی حکومت اسلامی تازه تأسیس می‌شتابند و در تخریب آن شب و روز تلاش می‌دارند؟!

مگر دلیل بزرگ‌تر و روشنِ دیگری بر اینکه آنها پروژه‌ای آمریکایی و موساد اسراییلی هستند، از این وجود دارد؟!

ما به تمام امت اسلامی اطمینان می‌دهیم که این پدیده‌ی شریر و پروژه‌ای اشغال‌گران بیست ساله و موساد اسرائیلی همچون باداران آمریکایی و شوروی خود، به إذن خدا از پا درآورده می‌شود. چنانچه مشاهده می‌کنیم در هر گوشه و کنار کشور، مخفی‌گاه‌های آنها با تمام افراد کلیدی ایشان از بین برده شده و به کیفر اعمال‌شان می‌رسند و ان شاء الله روزی خواهد رسید که این پروژه نیز رسوای تاریخ همچون باداران‌شان می‌گردد.

Exit mobile version