شخصیتی که در اوج سکوت، فریاد تدبیر و حکمت همراهش بود، او نمادی از بینش وسیع و آینده نگری با خود به همراه داشت، کسیکه فردای امت اسلامی برایش بسیار مهم و قابل تفکر بود.
به قدری در اندیشه وحدت امت و بازسازی صف مسلمین بود، که این امر برای هیچ کسی پوشیده نبود، دشمن دین و نظام اسلامی را با هر لباس و پوششی بودی، به خوبی تشخیص می داد.
از مکر ماکرین، از لایه های زیرین تفکر مستثمرین در پوشش استعمار نوین به خوبی آگاه بود، تکثر دشمن در پوشش های مختلف هرگز و حتی یک لحظه بینش ایشان را نسبت به راه مقدس جهاد و مسیر دعوت به اسلام دگرگون و متغیر نساخته بود.
عزمش آهنین و فرمانش قابل پذیرش و نگاهش مهر و عطوفت بود.
خوارجی که در تاریخ ظهور اسلام، در جهان بسان غدهی سرطانی در پیکره جغرافیایی کشورهای اسلامی وجود داشته است، در نگاه شهید اختر محمد منصور؛ دشمن واقعی و سرطان بد خیم بوده و می بایست از بین برده شود.
در اندیشه های ناب این ابر مرد تاریخ جهاد افغانستان، دشمن سیاه درون خوارج؛ بدترین دشمن تلقی می گشت.
ایشان با قدم به میدان مبارزه گذاشتن، با کلیت فساد و تباه کاری می رزمیدند، فرقی نداشت که این فساد پیشگی و وحشت افکنی در چه پوشش و چه نامی قد علم کرده باشد.
در اوج تاریکی و دوران سیاه در منطقه، بسان چراغی فرا روی مجاهدین قرار گرفته و هدایتگر آنان گردید، تفکر پوچ خوارج و دیگر هم پیمانان آنان، با زحمات و پیکارهای ایشان سایه شومش را کوتاه کرده بود.
او برای عزت امت پا به میدان مبارزه گذاشته بود و هرکسی با هر پوشش و تفکری که راه عزت امت اسلامی را صد شده بود را از میان بر می داشت و تار و پود آنها را از هم می گسست.
به یقین می توان گفت که جهان با داشتن تدبیر و امارت ایشان مسیرش زیباتر و عدالت پر بار تر می شد..