جایگاه زنان در ایدئولوژي داعش

بر اساس گزارش رسانه ها، داعش در جریان حمله سال گذشته به سنجار عراق شمار زیادی از دختران ایزدی را که اکثر آنها زیر سن قانونی بودند، به اسارت گرفت.

دست کم ۲۰۰۰ دختر و زن ایزدی هنوز در اسارت نیروهای داعش هستند و تنها شمار اندکی از آنها توانسته ‌اند فرار کنند.

از سوی دیگر، گزارش یک مؤسسه تحقیقاتی غربی که اواخر سال گذشته خورشیدی منتشر شد خاطرنشان می ‌کند که بیش از ۵۰۰ زن از کشورهای اروپای غربی به نیروهای داعش در سوریه و عراق پیوسته‌ اند.

این گزارش می‌ گوید ۵۵۰ زن از کشورهای اروپای غربی به نیروهای داعش که بخش بزرگی از سوریه و مناطقی در عراق را در اشغال خود دارند، پیوسته ‌اند.

در این میان، ارزیابی ها نشان می دهند که بین ۵۰ تا ۶۰ زن مسلمان انگلیسی از طریق خاک ترکیه به سوریه رفته تا به گروه داعش بپیوندند که از جمله آنها پیوستن دخترانی به نام های یسرا حسین دختر دانش آموز، اقصی محمود دانشجو و خواهران دوقلو به نام سلما و زهرا حلین بازتاب وسیع خبری و رسانه ای پیدا کرد. علاوه بر انگلیس، زنان مسلمان دیگری هم از کشورهای امریکا، اتریش، فرانسه، هالند، کانادا، ناروی و سویدن به این گروه پیوسته اند.

با این حساب، پرسش این است که چه چیزی در داعش و مردان وحشت‌ آور این سازمان مخوف وجود دارد که برای دختران کم سن و سال و مرفه غرب‌ نشین که بدون تردید از همه‌ موهبت ‌های زندگی مدرن از جمله‌ دسترسی آسان و سهل ‌الوصول به انواع لذت های مادی و دنیوی بهره‌ مند اند؛ جذابیت دارد که آنها حاضر می ‌شوند در تصمیمی بی‌ بازگشت، بر همه‌ هستی شان پا بگذارند، خانواده و علقه ‌های عاطفی، روابط انسانی، پیو‌ندهای اجتماعی، موقعیت رویایی زندگی در غرب مدرن و پیشرفته، رفاه، امنیت، آینده‌ درخشان و همه ‌چیز شان را رها کنند و راهی سرزمینی شوند که در آن جز مرگ‌ آفرینی، خشونت، سبعیت، تصلب، قتل عام، خون‌ ریزی و ددمنشی پیامی برای انسان و جهان وجود ندارد؟ سرزمین تاریک و بی ‌آتیه ‌ای که بیشتر به جهنمی همانند است که در آن، هیچ افقی به آن‌ سوی آسمان پیدا نیست. جهان مرگزده و تاریکی که داعش در سرزمینی به وسعت انگلیس در دوسوی مرز عراق و سوریه آفریده و در آن، قوانین سخت و تحمل ‌ناپذیری بر زندگی انسانی وضع و تحمیل کرده است.

این پرسش در مورد مردان غرب‌ نشین و غربی، از جمله آن یک خواننده‌ پاپ امریکایی که در صفوف داعش، برای داعش و آرمان‌ های کثیف و سیاه این گروه مخوف و خون‌ خوار کشته شد نیز صادق و وارد است؛ اما شاید درباره‌ مردان، به کمک قدرت مسحور‌کننده خشونت ‌آفرینی در سایه‌ تبلیغات مسحورکنند‌ه‌ پیامبر هالیوود و رخوت لذت‌ بخشی که پس از هر قتلی به یک انسان جنایت ‌پیشه و خون ‌ریز در فلم ‌های هالیوودی دست می ‌دهد، پیوستن به داعش را بتوان توجیه کرد؛ اما آیا همین حس در باره‌ زنان نیز وجود دارد؟

در هالیوود به رغم تمام جنسیت ‌زدگی حاکم بر مشی و منش و ماهیت و هویت سینمای مدرن، چیزی به نام قداست جنسی ترویج و تبلیغ نمی‌ شود؛ اگرچه بعضا تمام آمال متعالی انسانی به امیال سخیف حیوانی تنزل داده می ‌شود و زن، تن و جنسیت، محور و مدار همه ‌چیز قرار می ‌گیرد؛ اما باز هم‌ در این میان، تن زن، خود سوژه و موضوع سکسیزمی است که هالیوود آن را رواج و بسط و گسترش می‌ دهد.

در مورد داعش اما به نظر می‌ رسد می‌ بایست چیزی فراتر از نگاه صرفا شهوانی مردانه نسبت به سوژه‌ ای به نام تن زن وجود داشته باشد که در پی آن، زنان خود داوطلبانه حاضر می ‌شوند بر همه ‌چیز شان پا بگذارند و راهی راه بی ‌بازگشتی شوند که مهم ‌ترین هدف آن، بخشیدن تن خود و اعطا و اهدای همه‌ ظرفیت ‌های لذت‌ بخش تنانه و زنانه‌ به مردانی است که هیچ نسبتی با عشق و دلدادگی و جنون عاشقی و حتی ابتدائیات لذت جنسی که یک زن غربی می ‌شناسد و در پی آن است، ندارند.

جاذبه‌ داعش برای زنان و دختران غربی و غیر غربی چیست؟

این واقعا پرسشی جدی و نه فقط از سر کنجکاوی است؛ بلکه در نوع خود، بزرگ ‌ترین رازی است که شاید پی بردن به پاسخ درست و دقیق به آن، بتواند ما را به شناخت بهتر پدیده ‌ای به نام داعش و دست ‌هایی که آن را مهندسی و مدیریت می ‌کنند، رهنمون شود.

اما واقعیت ناامیدکننده این است که ما چیز زیادی در این خصوص نمی ‌دانیم؛ ولی این را می‌ دانیم که نخستین کسانی که مثلا از آخرین اقدام سه دختر انگلیسی برای پیوستن به داعش باخبر شدند، پولیس بریتانیا و روزنامه‌ گاردین بودند.

این خود، پرسش ‌های تازه ‌تر و جدی تری را ایجاد می ‌کند و آن این‌که چرا پولیس لندن پیش از آنکه آ‌نها به داعش ملحق شوند، از دلیل سفر آنها به ترکیه خبردار نشد؟ و آیا واقعا خبردار نبود؟ روزنامه‌ گاردین و دیگر رسا‌نه ‌های انگلیسی از پخش و نشر گسترده این خبر، چه هدفی را دنبال می ‌کردند؟

ابهام پشت ابهام، پرسش در پی پرسش؛ اما این نکته روشن است که نیرو و جاذبه‌ مسحور‌کننده و جنون‌ آوری در داعش وجود ندارد که برای دختران غربی، جذابیت جنسی یا هر عامل برانگیزنده و فریبای دیگری داشته باشد، این قدرت تبلیغات و نیروی جادویی پشت سر داعش  است که با پیچیده ‌ترین ترفندهای جاسوسی و تبلیغاتی، در پی تقویت و تجهیز این گروه با استفاده از همه‌ ابزارهای لازم و تأمین جوخه‌ های مرگ آن از همه‌ جهات و جوانب از جمله‌ رفع نیازهای جنسی مردان مرگ‌ آور داعشی است.

گفته می شود در شهر رقه سوریه، زنان می توانند به واحدی به نام الخنسا بپیوندند که یک نیروی به اصطلاح پولیس نهی از منکر است و از قرار معلوم زنان مسلمان انگلیسی آن را تاسیس کرده اند.

تصاویری منتشر شده که در آنها می توان زنان مسلح به کلاشینکف، زنانی که واسکت مخصوص بمب گذاری انتحاری پوشیده اند و حتی زنان دیگری را دید که یک سر بریده را در دست گرفته اند.

یک پزشک زن اهل مالزی باری در یک پیام توییتری خود نوشته بود:”گوشی پزشکی دور گردنم و کلاشینکف روی شانه ام! شهادت بزرگترین آرزوی من است.”

اینها همه نشان می دهد که برنامه ریزی های بسیار پیچیده و به شدت کارشناسی شده ای پشت این اقدامات وجود دارد که از سوی اتاق های فکر حامیان تروریزم و افراط گرایی، سازمان دهی و به کمک شبکه های اجتماعی وابسته به آنها اشاعه و منتشر و تبلیغ می شوند.

Exit mobile version