اخلاق اجتماعی رسول اکرم صلی‌الله‌علیه‌وسلّم! بخش دوم

نقیب‌احمد حمیدی

رفتار رسول الله صلی‌الله‌علیه‌وسلّم با دوستان:

اگرچه رسول‌الله صلی‌الله‌علیه‌وسلّم پیامبر خدا جل جلاله و از نظر مقام بسیار بالاتر از سایر انسان‌ها بود، اما او اخلاق اجتماعی بی‌نظیر و نیکویی داشت؛ رسول الله صلی‌الله‌علیه‌وسلّم همیشه خوشحالی و رضایت دوستان خود را می‌خواست. او با دوستان خود مانند یک دوست معمولی زندگی می‌کرد، به دلیل اخلاق خوب وی، دوستان نیز در مجلس او احساس تنگی نمی‌کردند، بلکه این مجلس برای آن‌ها مجلس شادی بود.

او تلاش می‌کرد به جای اینکه مردم در مجلس او ساکت بنشینند، احساس ناراحتی کنند یا فقط به سخنان او گوش دهند، طبیعت و شادی مردم را در نظر بگیرد؛ به سخنان آن‌ها گوش می‌داد‌. به حرف‌ها، داستان‌ها، سوالات و درخواست‌های آن‌ها توجه می‌کرد و سوالات آن‌ها را با دقت، حکیمانه و با زبانی زیبا پاسخ می‌داد.

او با دوستان خود مانند یک دوست معمولی و شیرین زندگی می‌کرد، خود را بالاتر از دوستان قرار نمی‌داد؛ بلکه مانند دیگر دوستان در هر کار و خدمتی مشارکت می‌کرد؛ به نظرات دوستان خود (صحابه) توجه می‌کرد و اگر نظر آن‌ها را درست می‌یافت، بر اساس آن عمل می‌نمود.

سلمان فارسی رضی‌الله‌عنه در غزوه خندق پیشنهاد کندن خندق را داد و گفت: مقابله در میدان باز مناسب نیست‌. رسول الله صلی‌الله‌علیه‌وسلّم پیشنهاد او را پذیرفت و عملاً کار کندن خندق را آغاز کرد.

سماک بن حرب می‌گوید: حدثنا سماك عن جابر بن سمرة قال: قلت له: أكنت تجالس رسول الله ؟ قال: نعم كان طويل الصمت و كان أصحابه يتناشدون الشعر عنده و يذكرون أشياء من أمر الجاهلية و يضحكون فيبتسم معهم إذا ضحكوا. رواه البيهقي في دلائل النبوة.
سماک از جابر بن سمره روایت کرده که گفت: از او پرسیدم: آیا با رسول الله صلی‌الله‌علیه‌وسلّم هم‌نشین می‌شدی؟ گفت: بله؛ او سکوت طولانی داشت و دوستانش در حضور او شعر می‌خواندند و از مسائل دوران جاهلیت صحبت می‌کردند و می‌خندیدند. او نیز وقتی آن‌ها می‌خندیدند، لبخند می‌زد. این روایت را بیهقی در دلائل النبوة نقل کرده است.

صحابی مشهور زید بن ثابت رضی‌الله‌عنه می‌گوید: حدثني الوليد بن أبي الوليد أن سليمان بن خارجة حدثه عن أبيه أن نفرا من أهل العراق دخلوا علی زيد بن ثابت فقال: کنا مع رسول الله ﷺ فاذا ذكرنا الدنيا ذکرها معنا و إذا ذكرنا الآخرة ذكرها معنا و إذا ذكرنا الطعام ذكره معنا. رواه الترمذي في الشمائل‌. یعنی وقتی ما با رسول الله صلی‌الله‌علیه‌وسلّم از دنیا صحبت می‌کردیم، او نیز با ما از دنیا صحبت می‌کرد. و وقتی از آخرت صحبت می‌کردیم، او نیز با ما از آخرت صحبت می‌کرد. و وقتی از غذا صحبت می‌کردیم، او نیز با ما از غذا صحبت می‌کرد. این روایت را ترمذی در شمائل نقل کرده است.

انس بن مالک رضی‌الله‌عنه می‌گوید: «خدمت ‌رسول ‌الله صلى الله عليه وسلم عشر سنين. والله! ما قال لي: أفا قط. ولا قال لي لشيء: لم فعلت كذا؟ وهلا فعلت كذا؟» «صحيح مسلم».
«ده سال خدمت رسول الله صلی‌الله‌علیه‌وسلّم را انجام دادم. به خدا! هرگز به من نگفت: “اف” و هیچ‌گاه به من نگفت: “چرا این کار را کردی؟” یا “چرا این‌گونه عمل نکردی؟”». (صحیح مسلم، جلد ۴، صفحه ۱۸۰۴)

این نشان می‌دهد که اخلاق رسول الله صلی‌الله‌علیه‌وسلّم چقدر نرم و خوب بود، و او چقدر صاحب اخلاق زیبا بود، هرگز واکنش تندی نشان نمی‌داد، و هیچ‌گاه چیزی نمی‌گفت که باعث ناراحتی و دل‌شکستگی خدمت‌کار کوچک وی، حضرت انس رضی‌الله‌عنه شود.

Exit mobile version